حركات طبيعي يكي از مهمترين بخشها در انجام كار با راندمان بالا تلقي ميگردد. لذا بايد محيط كار را به گونهاي طراحي نمود تا با ابعاد بدن كارگر كاملاً تطبيق داشته باشد در چنين وضعيتي نياز به دانستن اين ابعاد جهت طراحي محيطهاي كاري اهميت بسزايي داشته و پاسخگوي اين نياز مهم آنتروپومتري مي باشد.
آنتروپومتري Anthropometery كلمه اي يوناني است كه از دو واژة Anthropo به معني انسان – گونه انسان و metery به معني سنجش تشكيل شده است.
بطور كلي اندازه گيري ابعاد بدن در دو وضعيت صورت مي گيرد:
1. وضعيت ساكن ( ثابت )
2. وضعيت متحرك
وضعيت ساكن :
در وضعيت ثابت اندازه گيري بدن در حالتي صورت مي گيرد كه بدن هيچ حركتي نداشته باشد و اين اندازه گيري را اصطلاحاً آنتروپومتري استاتيك مي گويند.
وضعيت متحرك :
در وضعيت متحرك اندازه گيري ابعاد بدن در حالتي كه بدن در حال حركت مي باشد، صورت خواهد گرفت. اين اندازه گيري نيز آنتروپومتري ديناميك گفته مي شود.
بطور كلي آنتروپومتري شامل اندازه گيري
- اندازه هاي مختلفي از طول بدن
- وزن و حجم اندام ها
- فضاي حركتي و زواياي حركتي هر يك از اندازه ها بوده و در نهايت تهيه آمار و اطلاعات منتج از آن در تعيين شكل و اندازه ابزار و وسايلي است كه در محيط كار مورد استفاده اين افراد قرار مي گيرد.
بطور كلي آنتروپومتري در دو زمينه كاربرد دارد:
1. براي تطبيق و تناسب ماشين با انسان در جهت راحتي و افزايش راندمان كاربر
2. جهت استاندارد سازي وسايل و تجهيزات مورد استفاده براي يك فرد يا كل جامعه
در اين زمينه علاوه بر ابعاد بدن، نوع وسايل مورد استفاده، جنس و وضعيت بدن يا پوسچرPosture و... مورد استفاده قرار مي گيرد كه البته مهمترين آنها سن، جنس و تفاوتهاي نژادي مي باشد.
براي استاندارد سازي نحوة تعيين هر يك از اندازه ها بايد براي نوع اندازه گيري نيز، يك تعريف مشخصي وجود داشته باشد كه ذيلاً تعاريف اصلي در اندازه گيري ابعاد بدن مورد بررسي قرار ميگيرد.
بقیه در ادامه مطلب
-ارتفاع Height
فاصلة عمودي يك قسمت از عضو بدن در وضعيت نشسته يا ايستاده تا زمين يا يك سطح افقي مي باشد. مثلاً ارتفاع آرنج يا زانو تا زمين در حالت نشسته
2- پهنا Breadth
فاصله هاي بين دو نقطه در عرض بدن را گويند. مثلاً پهناي شانه يا باسن
3- عمق Depth
تعيين قطرهاي افقي بدن در جهت عمود به محور طولي بدن مثال عمق شكم يا عمق قفسه سينه.
4- طول يا درازا Length
اندازه هاي بدست آمده در محور امتداد بدن بدست مي آيند مانند طول دست.
5-حدود دسترسي Reaches
اندازه هاي بدست آمده در امتداد محور دست را گويند مانند فاصله پيش مشت جهت گرفتن اشياء يا حد دسترسي نوك انگشت نشانه دست براي فشار دادن يك كليد.
6- محيط ها Circumferences
براي مثال اندازه گيري محيط يا دور كمر كه فاصله بدست آمده يك نقطه به نقطه ديگر يا همان نقطه بر روي صفحه اي است كه بدن را قطع مي كند. اين صفحه مي تواند عمودي، افقي و يا با زاوية معيني باشد.
7- انحناها Curvatures
فاصله هاي اندازه گیري شده روي يك سطح منحني روي بدن مثل انحناي چانه
8- برجستگي ها Prominences
فواصل مربوط به بر آمدگي يك نقطه از بدن نسبت به نقطه ديگر مثل برآمدگي گوش يا برآمدگي بيني
9- فواصل Distances
براي مثال اندازه گيري فاصله نوك انگشتان دو دست در حالتي كه كاملاً باز است.