حوادث ناگواري مانند سيل، زلزله، طوفان، آتش سوزي و غيره علاوه بر خسارت هاي جاني و مالي كه وارد مي كنند معمولا سيلي از احساسات را نيز به همراه دارند. اينكه بازماندگان حادثه چطور با واكنش هاي هيجاني خود كنار مي آيند به ميزان پوشش حمايتي بستگي دارد كه پس از وقوع حادثه كسب مي كنند. بقیه در ادامه مطلب
از جمله احساسات قوي كه در چنين شرايطي مشاهده مي شود عبارت است از:
- وحشت ، خشم ، احساس عدم داشتن كنترل
- بخشش و خيرخواهي نسبت به ديگران
- ياس و نوميدي
- اضطراب ، تشويش و بلاتكليفي
- سردرگمي
- همكاري و كار گروهي
اين گونه احساسات واكنش هاي طبيعي هستند كه در شرايط غيرمعمول بروز مي كنند. نيروي انباشته شده اينگونه واكنش هاي هيجاني پس از گذشت حادثه، اثراتي دارد كه بروز مي كند، زماني كه خستگي،فرسودگي، غم و اندوه، نوميدي و افسردگي رخ مي نمايد، توجه به اين واكنش هاي هيجاني بسيار مهم است.
افراد از اين لحاظ كه برانگيختگي هيجاني تا چه اندازه رفتار آنها را مختل مي كند با هم تفاوت دارند. مشاهده افراد در جريان بحران ها، حاكي از آن است كه حدود ۱۵ درصد افراد در اين موارد رفتار سازمان يافته از خود نشان مي دهند و اكثريت يعني ۷۰ درصد آنان درجات گوناگوني از آشفتگي بروز مي دهند اگرچه قادرند باز هم تا حدي به نحو موثر عمل كنند. ۱۵ درصد باقيمانده چنان آشفته هستند كه قادر به انجام هيچ كاري نيستند. اينگونه افراد ممكن است جيغ زنان به اين سو و آن سو بدوند يا رفتاري كاملا نامناسب و بي هدف نمايان سازند.
در چنين شرايطي مهمترين چيز اين است كه مردم با هم باشند و از همديگر كمك بگيرند. خيلي ها در اين شرايط نياز به كمك دارند و خود نيز قادر به كمك كردن هستند، فقط كافي است كه بفهمند چه بايد بكنند. كسب حمايت و ياري از سوي ديگران اثرات مثبت فراواني در فرآيند از عهده برآمدن و تحمل شدايد در طولاني مدت را دارد.
فليم فتومتر يك از وسايل الكتريكي است كه در اكثر آزمايشگاه ها يافت مي شود كه از آن بيشتر براي اندازه گيري سديم و پتاسيم استفاده ميشود. اساس كار اين دستگاه مثل اسپكتروفتومتر بر روي سنجش انرژي نوراني و طيف قشري اتم هاي موردنظر است. الكترونهاي اتم فلزات به ويژه فلزات قليايي مانند سديم، پتاسيم و كلسيم بر اثر انرژي هاي مختلف مانند حرارتي و نوراني الكترونها برانگيخته مي شوند و به مدارهاي بالاتر جهش مي كنند. در مدار جديد، الكترون ها انرژي بيشتر ولي ثبات كمتر دارند و به همين دليل پس از زمان بسيار كوتاهي به مدار اوليه بر مي گردند. در اين برگشت انرژي را كه جذب كرده اند به صورت انرژي نوراني (فوتون) منتشر مي كنند. بقیه در ادامه مطلب
ايـن نـور داراي طـول مـوج مـعـيني است كه مخصوص آن فلز است؛ مثلا طول موج نور زرد كه از سوختن سديم ساطع مي شود برابر 590 نانومتر و طول موج پتاسيم كه نور صورتي مايل به بنفش به وجود مي آورد برابر 765 نانومتر و نور ليتيوم كه قرمز است، برابر 670 نانومتر است. اساس به وجود آمدن نور در فليم فتومتر شبيه به روش فـلــورسـنــت اسـت بـا ايـن تـفـاوت كـه در فلورسنت جهت برانگيختن اتم انرژي نوراني UV ماوراء بنفش به كار مي رود در حالي كه در فليـم فتـومتـر بـه ايـن منظـور از انـرژي حـرارتي استفاده مي شود. بر اثر حرارت شعله، هر لحظه فقط حدود 002/0 درصد از اتم هاي عناصري كه بـه راحتـي بـرانگيختـه مـي شـونـد مثـل سـديـم يا پتـاسيـم تهييـج شـده و نـور ايجـاد مـي كنند و بر حسب اين كه الكترون چه مداري و تا چه حدي برانگيخته شده باشد و بر حسب اين كه چقدر انرژي نوراني (فتون) ساطع كند رنگ نوري كه مي دهد متفاوت است كه هر رنگ مخصوص يـك عنصـر اسـت. بعضـي از عناصر چند رنگ توليد مي كنند و اشكال اين است كه اگر شعله كم يــا زيــاد شــود طـول مـوج بـه وجـود آمـده تغييـر ميكند؛ به همين جهت دستگاه فليم فتومتر فقط براي اندازه گيري سديم و پتاسيم و گاهي در صورت حساس بودن دستگاه براي اندازه گيري كلسيم-البته با حرارت دادن محلول در محفظه جداگانه- استفاده مي شود.
ساختمان فليم فتومتر
ساختمان فليم فتومتر شبيه به اسپكتروفتومتر يا فتومتر ساده است با اين تفاوت كه در فتومتر منبع نور لامپ الكتريكي و در فليم فتومتر منبع نور از سوختن ماده مورد آزمايش در شعله است. به علاوه در اسپكتروفتومتر بعد از برخورد نور به محلول نمونه، مقدار نور جذب شده را اندازه مي گيرند در حالي كه در فليم فتومتر نور به وجود آمده مستقيما اندازه گيري مي شود. در دستگاه فليم فتومتر براي تجزيه نور به طور معمول از فيلترهاي تداخلي و براي سنجش نور از انواع مختلف نورسنج فتوسل يا فتوتيوب و براي اندازه گـيـري الكتـريسيتـه از گـالـوانـومتـر استفـاده مـي شـود. چـون فـرق كلـي فليـم فتـومتـر و اسپكتروفتومتر در منبع نور آن ها است، لذا اين قسمت به صورت كامل در ادامه توضيح داده مي شود.
هدف از شناسايي عوامل زيان آور در محيط كار، حفظ سلامتي كارمندان وبهداشت آنها و همچنين محيط كار است. در صورتي كه چنين برنامه اي موفق باشد صرفاً موجب سلامتي كارگر يا كارمند نيست بلكه ساعات غيبت ومحروميت از كار را كاهش داده و زيانهاي اقتصادي ناشي از آن را كاهش مي دهد در اين قسمت ما در تلاشيم تا با اين عوامل آشنا شويم: در تمام مشاغل عوامل و فاكتورهاي زيان آوري وجود دارند كه مي توانند افرادي را كه به آن شغل اشتغال دارند دچار بيماري كنند. به اين بيماريها ، بيماري ناشي از كار يا بيماري شغلي مي گويند. عوامل زيان آور اقتصادي در دسته بندي ديگر ميتوان عوامل ارگونوميك را جزء عوامل زيان آور ميكانيكي نيز در نظر گرفت... بقیه در ادامه مطلب
فاكتورهاي زيان آور در محيط كار افراد به چند گروه تقسيم مي شوند كه عبارتند از :
عوامل زيان آور فيزيكي(عمده فاكتورهايي كه وجود دارند گرما، سرما ، سرو صدا ، افزايش و كاهش فشار وا رتعاش در محيط كار واشعه هاي يونيزان و غير يونيزان است .)
عوامل زيان آور شيميايي (در افرادي كه با مواد شيميايي و ضدعفوني كننده تماس مكرر دارند ميتواند مشكلات پوستي ايجاد كند يا از طريق دستگاه تنفس جذب شوند واثراتي در اين زمينه داشته باشند يا گازهاي بيهوشي ميتواند اثراتي در سيستم عصبي بگذارد .)
عوامل زيان آور بيولوژيكي(فاكتور هايي مانندقارچها،باكتريها و ويروسها كه در بعضي مشاغل و عمدتا مشاغلي كه افراد درآن با انسانها، حيوانات يا با گياهان سروكار دارند بيشتر ديده ميشود .)
عوامل زيان آور سايكولوژيكي يا روحي رواني(استرسهايي كه در محيط كار افراد وجود دارد و فشارهاي روحي ورواني كه ممكن است در اثر كار به افراد وارد شود به عنوان مثال كساني كه در ميحط كارشان كارهاي طولاني مدت دارند ويااينكه داراي شيفت هاي كاري زيادند.)
عوامل زيان آور ارگونوميك:( در رابطه با عوامل ارگونوميك مي توانيم به طراحي محيط كار اشاره كنيم. يعني بايد طراحي محيط كار به گونه اي باشد كه متناسب با فرد باشد و شخص دچار اختلالات مختلف از جمله ناراحتهاي اسكلتي – عضلاني نشود.)
پست كار، محلي است كه در آن يك شخص يا گروهي از افراد، وظايفي را براي يك دوره زماني نسبتا طولاني انجام ميدهند. بقیه در ادامه مطلب
مشكلات بهره وري، رضايت مهندسي شغلي و ايمني با طراحي كار در صنايع، ارتباط مستقيم دارد. طراحي ارگونوميك محل كار، با در نظر گرفتن جنبه هاي رواني و فيزيكي، باعث افزايش رضايت شغلي كاركنان و كاهش ميزان حوادث ميشود. محيط كار مطلوب، محيطي است كه نه تنها از نظر بهداشتي آسيب رسان نباشد، بلكه موجب ارتقاء سطح بهداشت و سلامتي كاركنان – چه از نظر فيزيكي و چه از لحاظ رواني – گردد. همچنين طراحي محيط كار مطلوب از طريق بهبود بهره وري و كاهش غيبت از كار، سود سرشاري را بدنبال خواهد داشت. براي طراحي محيط كار مطلوب و مناسب، ابتدا طراح بايد به ابعاد فيزيكي افراد يا كارگران توجه نموده و سعي كند كه در طراحي خود حداقل 90% از آنان را در محدودة طراحي قرار دهد. در اين رابطه، اصلي وجود دارد كه موضوع را روشنتر ميكند: در مورد حد دسترسي و اعمال نيرو، افراد كوچكتر يا ضعيف تر مورد توجه قرار ميگيرند و براي در هاي ورود و خروج فضاي خالي مورد نياز و … اين افرادِ بزرگتر هستند كه در طراحي مد نظر هستند. تغيير طراحي و در نظر گرفتن دستورالعمل هاي ارگونومي در مرحله اي كه طرح هنوز بر روي كاغذ است، بسيار ساده تر از زماني است كه محيط كار به مرحلة بهره برداري رسيده است. محيط كار بايد براي كار واقعي طراحي شود و شرايط ارگونوميك بهينه با توجه به ساختار تجهيزات تعيين گردد. به طوري كه محيط كار بسادگي براي هر فرد مطلوب و قابل تنظيم باشد. يكي از اهداف عمده در طراحي محيط كار، جلب پذيرش و رضايت كاربر است.
سه عامل مهم وابسته به كاربركه بر روي ساختار و شكل محيط كار تاثير دارند:
- حوزة دسترسي و فضاي خالي اضافي
- موقعيت كاربر با توجه به ميدان ديد
- وضعيت بدني كارگر ( ايستاده ، نشسته )
مقدمه و اهميت بهداشتي : بقیه در ادامه مطلب
در كشور ما اهميت سرطان در حال افزايش است و به عنوان سومين علت مرگ و مير و دومين گروه بزرگ از بيماريهاي مزمن و غير قابل انتقال است . عادت هاي جديد زندگي ، افزايش مصرف دخانيات ، افزايش جمعيت و مسن تر شدن تركيب جمعيتي ، آلودگي هاي زيست محيطي و شرايط نامساعد در محيط هاي زيست انساني ، رواج ابتلا به بعضي بيماريهاي مسري مانند هپاتيت C و B در زمره ساير دلايل كلان منتهي به افزايش سرطان در جامعه ما محسوب مي شوند .
تخمين زده مي شود كه بيش از يك سوم تمام موارد سرطان ها قابل پيشگيري است و يك سوم ديگر مشروط به تشخيص زودرس و سريع ، بالقوه درمان پذير مي باشند ، در اكثر موارد ديگر كه درمان قطعي ميسر نيست با اقدام هاي موثر نگاهدارنده و تسكين دهنده ، مي توان كيفيت زندگي بيماران را بهبود بخشيد .
سرطان در ايران
ثبت موارد سرطان در ايران ابتدا در سال 1347 در استان مازندران شروع شد و منظور از آن شروع مطالعه اپيدميبولوژيك سرطان مري بوده ، در استانهاي غربي و جنوبي شايعترين سرطان ، سرطان پوست است .سرطانهاي پوست ، مري ، معده ، سرطان اوليه كبد و سرطان مثانه جزء سرطانهاي شايع در ايران هستند ، سه نوع اول سرطان ( پوست ، مري و معده ) در اغلب مناطق ايران بسيار شايع هستند و سرطانهاي مثانه و كبد در بعضي استانهاي ايران شايعترند.
تعريف :
همان طور كه يك ساختمان بزرگ از تجمع تعداد زيادي خشت يا سنگ يا آجر تشكيل شده است . بدن تمام موجودات زنده نيز از تجمع تعداد زيادي سلول بوجود آمده است . در حالت طبيعي هر روز ميليون ها سلول در بدن انسان به علت پيري يا صدمات و جراحات مي ميرند و به جاي آنها سلول هاي تازه اي جانشين مي گردند .
سلول ها در بدن همواره در حال تقسيم هستند و دستورات لازم را دريافت مي كنند و در حقيقت كار رشد و اصلاح بافتها را پي مي گيرند . معمولاً اين نظام طبيعي به نحو مطلوب در گردش است و كار سلول ها به خوبي كنترل مي شود . در بعضي از شرايط به عللي مكانيسم كنترل دچار اشكال شده و اختلال در عمل سلول ها پديد مي آيد كه باعث گرفتن دستورات غلط مي شود وقتي اين اتفاق افتاد سلول غير طبيعي مي شود و تغيير شكل مي دهد و تبديل به يك سلول سرطاني مي گردد ، تقسيم آن غير قابل كنترل مي شود و توده اي از سلول هاي غير طبيعي بوجود مي آيد ، تقسيمات بي هدف و سريع سلول هاي سرطاني در هر نقطه بدن كه باشد به تدريج توده يا توموري تشكيل مي دهد .
الف : عوامل زيست شناختي
1 – انواع دخانيات
در اثر استعمال انواع دخانيات ، صدها ماده شيميايي سرطان زا تشكيل مي گردد كه پس از ورود به بدن و انتشار در آن باعث ايجاد سرطان در اندام هاي مختلف بدن مانند لب ، حنجره ، ريه ، مري ، مثانه و …. مي گردد . مهمترين ماده سرطان زاي سيگار نيكوتين است .
2 - الكل
مصرف نوشابه هاي الكلي به مقدار زياد با سرطان هاي مري و كبد رابطه دارد . طبق برآورد انجام شده در 3% مرگهاي ناشي از سرطان الكل سهيم بوده است .
3 – عوامل مربوط به رژيم غذايي و مواد غذايي
مصرف غذاهاي سرخ شده و نمك سود با بروز سرطان معده ارتباط مي باشد . مصرف رژيم غذايي حاوي پروتئين هاي حيواني به مقدار زياد و رژيم هاي پر چرب ، وجود باكتريهاي زمينه ساز در دستگاه گوارش و آهسته بودن عبور غذا در اين دستگاه در ايجاد سرطان روده بزرگ ( كولون ) نقش عمده اي دارند . نيتريت موجود در مواد غذايي بويژه در گوشت و كنسروهاي كه به عنوان مواد نگهدارنده اضافه مي شود سبب ايجاد نيتروز آمين در بدن ميشودكه يك ماده سرطان زا است .
4 – مواجهه هاي شغلي
مواجهه با مواد شيميايي سرطان زا ناشي از صنايع و فعاليت هاي مختلف بخش هاي كشاورزي و خدمات و ... در محيط كار مي تواند سرطان زا باشد مثلاً كار در كارخانجات با پنبه نسوز ، خطر ابتلا به سرطان هاي كبد ، ريه و مثانه را افزايش مي دهد .
5 – ويروس ها
ويروسهاي هپاتيت B و C كه هپاتيت ناشي از آنها به سرطان كبد منتهي مي شود ، بيماري ايدز كه زمينه ساز بروز بعضي از انواع لنفوم هاست . ويروس پاپيلوماي انساني در ايجاد سرطان گردن رحم به شدت مورد سوء ظن هستند و ارتباط دارد .
6 – انگل ها
ارتباط بين انگل شيستوزوما و ايجاد سرطان مثانه
7 – پرتوهاي يونيزه كننده
در جريان اقدامات تشخيصي مانند عكس برداري از قفسه سينه و مشاغلي مانند انتقال زباله هاي اتمي ، اشعه X كه به بدن تابيده مي شودودر انفجارهاي اتمي افرادي كه تحت اشعه قرار گرفته اند نيز در معرض بروز سرطان خون و … مي باشند .
سردردهاي شغلي عمدتاً دو نوعند : بقیه در ادامه مطلب
1- سردرد حاد عصبي
2- سردرد مزمن
مواجهه با مواد شيميايي از طريق كاهش اكسيژن بدن و يا زيادي CO2 در خون باعث گشادي عروق شده و سردرد حاد ايجاد مي كند.
علاوه بر نوع حاد، انواع سردردهاي مزمن هم مثل ميگرن مشاهده شده است. اين سردردها به صورت حملات ناگهاني و با علائم اوليه اختلال در بينايي و علائم عصبي ديگر آغاز ميگردند.
تشخيص سردردهاي شغلي و غير شغلي :
هنگام برخورد با يك فرد دچار سردرد بايد موارد ذيل به دقت مورد بررسي قرار گيرد :
•چگونگي شروع سردرد
•محل درد
•نوع مواردي كه فرد با آنها در ارتباط است
•دفعات بروز سردرد
•سوابق خانوادگي
راهكار خاصي براي تشخيص سردردهاي شغلي وجود ندارد اما مي توان با استفاده از سوابق سردرد در فرد، معاينه دقيق ( در صورت نياز عكسبرداري )، مطالعه آينده نگر و بررسي تغييرات هنگام حذف مواجهه فرد با مواد آلاينده، در خصوص ارتباط شغل با سردرد اظهار نظر كرد.
از عواملي كه مي توانند سردردغيرشغلي ايجاد كنند مي توان به موارد زير اشاره كرد:
درمان(Management) بقیه در ادامه مطلب
الف) اصول كلي درمان
سنگ بناي درمان آسم شغلي، تشخيص سريع و بهموقع و اجتناب از مواجهه كارگر با مواد محرك است. اين مسئله خصوصاً در مورد آسمهاي شغلي ناشي از مواد حساسكننده، صادق است زيرا مواجهه با مقدار كمي از مواد حساسكننده ميتواند باعث آسم مقاوم شود. كساني كه دچار آسم ناشي از مواد محرك يا آسم تشديد شده بهوسيلة كار هستند در صورت مهيا شدن شرايط مهندسي، ممكن است بتوانند به كار معمول خود ادامه دهند و بدين منظور بايد به آنها وسايل محافظت از سيستم تنفسي داده شود. كساني كه دچار آسم شغلي ميشوند بايد براساس پروتكلهاي منتشر شده تحت درمان طبي قرار گيرند. از آنجايي كه علت اصلي آسم، التهاب است، استروئيدها سنگ بناي درمان هستند.
Malo و همكارانش نشان دادند كه افراد داراي آسم بهعلت مواد حساسكننده و يا ناشي از مواد با وزن مولكولي كم يا زياد، در صورت عدم مواجهه و استـفاده از استـروئيد استنشاقي، بهبودي قابل توجهي پيدا ميكنند؛ بهعلاوه اين افراد بايد از استعمال دخانيات اجتناب نمايند و در ضمن بايد در مورد آسمشان آموزش ديده و علائـم هشداردهندة حمله آسم را بشناسند و نحوة اسـتفاده از دارويشان را بدانند. اگر بيماري آسم بهوضوح در محيط كار، بد شود، بيمار بايد از محيط دور شود. كرومــولين سديم بهويژه در پيشگيري آسم ناشي از حيوانات آزمايشگاهي، كاربرد دارد. ايمني درماني در اكثر موارد آسم شغلي، بررسي نشده است و كارايي آن در كارگـراني كه با صدف ماهي و يا حيوانات آزمايشگاهي و يا گربه سر و كار دارند، نشان داده شده است.
ب) مسائلي كه در مورد محيط كار بيمار مطرح است :
كساني كه آسم شغلي وابسته به مواد حساسيتزاي تأئيد شده دارند بايد از چنين محيطهايي دور شوند. افتراق ما بين آسم شغلي ناشي از مواد حساسيتزا۱ با آسم شغلي ناشي از مواد محرك۲، بهعلت داشتن درمانهاي متفاوت، مهم است. افراد داراي آسم ناشي از مواد حساسيتزا حتي با مقادير كم اين مواد، دچار واكنش ميشوند و اصلاً نبايد در آن محيط قرار بگيرد ولي افراد داراي آسم ناشي از مواد محرك، ميتوانند در همان ساختمان كار كنند اما آنها را بايد به جايي برد كه با مقادير زياد اين مواد، مواجهه نداشته باشند و يا از وسايل محافظتي استفاده كنند. پيگيري بيماران نشان داده است كه اكثر بيماران آسم شغلي حتي اگر سالها پس از اجتناب از مواجهه، بررسي شوند، بهطوركامل بهبود نيافتهاند و اين امر اهميت تشخيص بهموقع و سريع را مشخص ميكند.
در صورتيكه بيمار با وجود درمان دارويي مناسب، هنوز هم دچار افزايش غيراختصاصي پاسخدهي راههاي هوايي باشد، ممكن است به محدود كردن مواجهات محيطي وي با عوامل آغاز كننده غيراختصاصي آسـم مانند: هـواي سرد، دود، گرد و غبار و همچنين محدود كردن فعاليت بيمار، نياز باشد.
پ) مسائلي كه در مورد ديگر كارگران مطرح است :
اگر در محيط كاري، فردي مبتلا به آسم شغلي باشد، اين يك زنگ خطر است و بايد خطر بروز آسم شغلي را با استفاده از تغيير در روش كار و بهبود تهوية هوا، كاست.
آسم شغلي 1 (تعريف و انواع ،پاتو فيزيولوژي وساز وكارهاي بروز آسم شغلي،عوامل ايجاد كننده ) بقیه در ادامه مطلب
تعريف آسم شغلي و انواع آن
براساس تعريفي كه Bernstein و همكارانش در سال ۱۹۹۳ ارائه كردند، آسم شغلي به نوعي از بيماري اطلاق ميشود كه در اثر مواجهه با وضعيتهاي خاص يا عوامل معين مرتبط با محيطهاي كاري، محدوديت تغييرپذير جريان هوا يا افزايش حساسيت مجاري هوايي، وجود داشته باشد ولي اين موضوع در خارج از محيط كار، صدق نكند. با در نظر گرفتن اين تعريف، ۲ دستهبندي كلي براي آسم شغلي، مطرح ميشود كه در ذيل آمده است.
۱- آسم شغلي آلرژيك يا آسم شغلي با دورة تأخيري :
اين دسته كه بهطور كلاسيك همان آسم شغلي، ناميده ميشوند در اثر واكنش ايمونولوژيك و پس از يك دورة تأخيري، ايجاد ميگردند و در اكثر موارد بهعلت مواجهه شدن با مواد داراي وزن مولكولي زياد و بعضي از مواد داراي وزن مولكولي كم، بروز مينمايد كه در اين واكنش، معمولاً IgE، نقش دارد. البته موادي مانند ايزوسياناتها كه باعث آسم شغلي ميشوند ولي مكانيسم ايمونولوژيك در آنها مشخص نيست و بدون واسطه IgE انجام ميگردد نيز در اين دسته قرار ميگيرند.
۲- نشانگان اختلال كاركردي راههاي هوايي تحريكپذير يا آسم شغلي ناشي از مواد محرك :
اين دسته معمولاً بدون تأخير ايجاد ميگردند و در اين حالت، راههاي هوايي پس از استنشاق حاد مقادير زيادي از عوامل سمي مانند: دي اكسيد گوگرد، اسيد سولفوريك، آمونياك يا دود، دچار تنگي و پاسخدهي بيش از حد ميشوند. بايد توجه داشت: بيماراني كه از پيش دچار آسم و پاسخ دهي بيش از حد راههاي هوايي بوده و بهدنبال تماس با عوامل محرك يا فيزيكي مانند ورزش و هواي سرد، دچار اسپاسم نايژهاي ميشوند، در تعريف RADS نميگنجند.
در صورت مواجهة مجدد با غلظت كم همان ماده، واكنشي بروز نميكند كه اين امر مبين عدم دخالت واكنش ايمونولوژيك است.
شايان ذكر است كه بعضي از مؤلفين، دسته سومي را نيز تحت عنوان آسم شغلي احتمالاً ناشي از مواد محرك در نظر گرفتهاند و دورة تأخيري و تحريك اين دسته در زمانهايي بروز مينمايد كه فرد با مقادير اندك و غيرمحرك، تماس داشته باشد.
براي مثال: فورمالدئيد، گلوتارالدئيد و كلرامين در استخرهاي شنا و محلهاي كار آلوده با باكتريها و قارچها.
نوع ديگري از تنگي تغييرپذير مجاري هوايي وابسته به كار نيز وجود دارد كه در اثر مواجهه شغلي با مواد آلي مانند: پنبه، بذركتان شاهدانه ، كنف هندي و بعضي از غلات، بروز مينمايد. بيشتر متخصصين، بيماري راههاي هوايي ناشي از ذرات آلي را اختلالي شبه آسم ميخوانند و آن را از آسم حقيقي، مجزا ميدانند. علل اين تمايز را ميتوان در عدم وجود ائوزينوفيلي در راههاي هوايي، فراواني كمتر افزايش پاسخدهي راههاي هوايي، تمايل به بروز برونشيت مزمن جستجو كرد.
پاتوفيزيولوژي و سازوكاربروز آسم شغلي
(Occupational Health And Saftey Assessment Series) به معناي «مجموعه ارزيابي ايمني و بهداشت حرفه اي» است. و OHSAS-18001:1999 نام نظام جهاني مديريت ايمني و بهداشت حرفه اي مصوب) IS0 سازمان بينالمللي استاندارد) است و عبارت است از نيازمنديهاي نظام مديريت ايمني و بهداشت حرفه اي، تا يك سازمان بتواند بخوبي مخاطرات مربوط به ايمني و بهداشت حرفه اي را كنترل كند و يك محيط سالم و ايمن كاري را به وجود آورد و عملكرد خود را بهبود بخشد. توجه به استانداردهاي نظام OHSAS 18001 از سال آخر دهه 1990 ميلادي آغاز شد و سازمانهاي عمومي و خصوصي زيادي در سطح دنيا با اجراي آن گزارش كردند كه اجراي اين نظام باعث بهبود ايمني و بهداشت محيط كارشان شده و هزينههاي ضايعات را نيز به شدت كاهش داده است. اصولاً هدف از اسقرار نظام ايمني و بهداشت شغلي، سالمسازي محيط كار و بهبود عملكرد سازمان در زمينه ايمني و بهداشت شغلي از طريق پيشگيري آسيبها و خطرات است. بقیه در ادامه مطلب
1ـ ضرورت استقرار نظام مديريت ايمني و بهداشت شغلي در يك سازمان
عوامل زيانآور زيادي در محيطهاي كاري مختلف وجود دارند كه منجر به ضايعات انساني و مادي فراوان ميشوند. رعايت نكات ايمني و بهداشت كار باعث سالم و بيخطر شدن محيطهاي كاري و كنترل ضايعات ميشود. اصولاً ايمني را ميزان فرار از خطر و دور كردن آسيبها تعريف كردهاند. رشته مهندسي ايمني و حفاظت رشته با ارزش، وسيع و گستردهاي است كه مجموعه تدابير، فنون، شيوهها و اصولي را در بر ميگيرد كه با به كار بردن آنها ميتوان نيروي انساني و سرمايه را در مقابل خطرات مختلف و محتمل در محيطهاي كار به نحو موثري حفظ و حراست كرد و در نتيجه محيطهاي كاري بيخطر و سالمي جهت افزايش كارايي كاركنان و سودآوري سازمان ايجاد كرد و خطرات و آسيبهاي محيط كار را به حداقل خود رسانيد. أشنا شدن با عوامل و عناصر زيانبخش و خطرات محيط كار و نحوه مقابله با آنها باعث ميشود كه نيروي انساني شاغل در محيط كار احساس امنيت كند و كارآيياش افزايش يابد، همچنين وجهه، اعتبار و ارزش سازمان در انظار عمومي ارتقا پيدا كند
شناخت آثار سوء مواد شيميايي، گازها، تشعشعات وساير عوامل فيزيكي و شيميايي زيانبخش محيط كار روي بدن انسان و حوادث ناشي از كار با وسايل و ماشينآلات، پيشبيني تدابير، فنون و وسايل ايمني لازم را براي هر يك از موارد مذكور ضروري و اجتنابناپذير ميسازد. هر اقدام ايمني و بهداشت شغلي باعث ارتقاء سطح نسبي ايمني در سازمان ميشود. بررسيهاي انجام شده پيرامون چگونگي وقوع حوادث در صنايع مختلف نشان داه است كه علت اصلي آنها وجود((شرايط ناايمن» و «اعمال ناايمن» است كه خود ناشي از سوء مديريت و برخوردهاي موردي و موضعي (و نه نظام گرايانه، بنيادي و راهبردي) با فعاليتهاي ايمني است.
ضمناً بايد توجه داشت كه آسيبها و خطرهاي محيطهاي كاري محدود به حادثه نميشود. حادثه اثرات سوء آني و فوري بر روي نيروي انساني و عوامل مادي برجا ميگذارد: حال آن كه عواملي هستند كه تاثيرهاي سوء درازمدت بر سلامت انسان و محيطزيست ميگذارد كه شايد تاسالها قابل تشخيص نباشند كه آنها را بيماري (عمدتاً بيماريهاي حرفهاي و امراض شغلي يعني بيماريهايي كه به سبب نوع كار عارض انسان ميشود) مينامند.
به دنبال اين تفكر و با تمركز بر شناخت عامل بالقوه آسيبرسان (اعم از حادثه و بيماري). به عنوان نقطه آغازين بررسي در امور ايمني بهداشت كار و محور قرار دادن انسان به عنوان كليد پيشرفت و تعالي سازمان، نظامي برقرار شده است كه گردانندگان آن بايد برنامه ريزي، سازماندهي، نظارت و كنترل همزمان را بر حوادث و همچنين بيماريها و در نتيجه ايجاد يك محيط سالم و ايمن كاري، داشته باشند.
اصولاً امروزه بسياري از سازمانها براي هدايت و هماهنگكردن فعاليتهاي هدفمند و نظامگراي خود از نظامهاي مختلف جهاني مديريت استفاده ميكنند. در هر يك از اين نظامهاي مديريت، رضايت گروه خاصي بيش از سايرين مورد توجه قرار گرفته است. اين گروهها ميتوانند مشتريان، كاركنان، صاحبان شركتها و سهامداران، عرضهكنندگان، پيمانكاران، جامعه، گروههاي مستقل و دولت باشند كه به عنوان گروههاي دينفع يا علاقمند شناخته شدهاند. بنابراين اگر قرار باشد رضايت همه گروههاي علاقمند را فراهم كرد، بايد به فعاليتها از جنبههاي مختلف نگاه شود. اين خود مستلزم استقرار نظام مديريت و بهداشت شغلي نيز به عنوان يكي از راههاي جلب رضايت بيشتر
گروههاي علاقمند و پيشگيري از ضرر و زيان است.
شخص داراي سلول هاي سرطاني در بدن خود است .اين سلول هاي سرطاني در آزمايشهاي استاندارد خود را نشان نميدهند تا آنکه به مقدار چند ميليارد سلول افزايش يابند. زماني که پزشکان به اشخاص مبتلا به سرطان اعلام ميکنند که ديگر در بدن آنها سلول سرطاني وجود ندارد، اين حالت فقط بدان معناست که آزمايشها ديگر قادر به رديابي و پيدا کردن سلولهاي سرطاني نيست زيرا آن سلولها به مقدار قابل رديابي شدن در بدن وجود ندارند.
2 - سلولهاي سرطاني بين شش تا ده مرتبه در دوره زندگي يک انسان پيدا ميشوند.
3- زمانيکه سيستم ايمني انسان قوي باشد سلولهاي سرطاني از بين ميروند و از ايجاد تومور سرطاني جلوگيري ميشود.
4- زمانيکه شخص بيماري سرطان دارد نشانه آنست که وي داراي کاستيهاي تغذيهاي شده است. اين کاستي ممکن است منشا ژنتيک، محيطي، غذاها و عواملي درشيوه زندگي باشد.
5- براي غلبه بر کاستي هاي متعدد تغذيهاي، تغيير در رژيم غذايي شامل اضافه کردن بعضي مخلفات غذايي، سيستم ايمني بدن را تقويت ميکند.
6- شيمي درماني ضمن آنکه باعث مسموم کردن فوري سلولهاي سرطان است که سريع رشد ميکند، سلولهاي سالم بدن درمغز استخوان و ديواره رودهها و غيره را که سريع رشد ميکند را نيز از بين ميبرد و ميتواند سبب ضايعه عضو بدن مثل کبد، کليهها، قلب، ريهها و غيره شود.
7- پرتوگيري ضمن آنگه سلولهاي سرطاني را نابود ميکند سلولهاي سالم را نيز ميسوزاند، ضايع ميکند و باعث تخريب آنها ميشود.
8- درمان اوليه با شيمي درماني و پرتو درماني غالبا اندازه تومور را کاهش مي دهد. بااينوصف شيمي درماني و پرتودرماني درازمدت به نابودي بيشتر تومور منتج نمي شود.
9- زمانيکه بدن تحت تاثير مسمو ميت ناشي از شيمي درماني و پرتودرماني قرار ميگيرد سيستم ايمني در معرض خطر و نابودي واقع ميشود بنابراين شخص ممکن است مقاومت خود را در برابر انواع مختلف عفونتها و پيچيدگيهاي ناشي از آن از دست بدهد.
10- شيمي درماني و پرتو درماني مي تواند باعث جهش ژنتيکي سلولهاي سرطاني گردد و مقاوم و پايدار شود ونابود کردن آن مشکل خواهد شد جراحي مي تواند باعث گسترش سلول هاي سرطاني به ديگر نقاط بدن شود.
11- يک راه موثر مبارزه با سرطان غذا نرساندن به سلولهاي سرطاني است. عدم رساندن مواد غذايي مورد نياز سلول براي جلوگيري از افزايش و چند برابر شدن تعداد سلولها است.
سلولهاي سرطاني از چه موادي تغذيه مي شوند؟
الف- قند تغذيهکننده سرطان است. با قطع مصرف قند يک عامل مهم تامين غذا براي سلولهاي سرطاني قطع ميشود. جانشينهاي قند نظير NutraSweet ، Equal، Spoonful و غيره با Aspartame ساخته ميشود و زيانآور است. يک جانشين طبيعي بهتر عسل مانوکا يا ملاس ناشي از قندسازي است ليکن مقدار مصرف آن بايد بسيار اندک باشد. نمک سفره داراي افزودني شيميايي است که رنگ آنرا سفيد کند.. جانشين بهتر نمک سفره نمک حاصل از آب دريا و يا Brag's aminos است.
ب- شير باعث ميشود که بدن بخصوص در سيستم گوارش (معده و روده ها ) مخاط درست کند. سرطان از مخاط تغذيه ميکند. با قطع مصرف شير و جانشين کردن آن با شير سويا سلولهاي سرطاني در برابر بي تغذيگي قرار ميگيرند.
بقیه در ادامه مطلب
بر اساس تعريف، «حادثه» رويداد پيش بيني نشده و ناخوشايندي است كه فعاليتهاي كاري را دچار وقفه كرده و ممكن است با جراحت يا خسارت مالي نيز همراه باشد. برخي از حوادث، موجب بروز خسارات و آسيبهاي انساني، اجتماعي و صنعتي جدي مي شوند كه اين امر از طريق كاهش راندمان كاري، تأثير معني داري بر بهره وري و توليد خواهد داشت و نكته مهمتر، اثرات سوء اجتماعي و به تبع آن اثرات رواني حاصله بر روي نيروي كار مي باشد. در هر صورت تكنيكهاي ايمني نشان داده كه ما مي توانيم حوادث را كنترل نموده و از وقوع آنها پيشگيري كنيم. پيشگيري موفق حادثه، حداقل نياز به چهار اقدام اساسي دارد: 1- مطالعه و بررسي همه جانبه محيط كار 2- تجزيه و تحليل حوادث به وقوع پيوسته 3- تشكيلات كنترل و نظارت 4- اقدامات آموزشي در ادامه به ارائه توضيحات بيشتري در هر مورد مي پردازيم. 1- بررسي همه جانبه محيط كار مطالعه و بررسي از كليه نواحي كاري و عمليات و پروسه توليد جهت شناسايي عوامل ايجاد كننده خطرات، مهمترين اقدام پيشگيرانه، جهت كاهش حوادث ناشي از كار به شمار مي آيد. پس از مطالعه و بررسي و شناخت كامل اين خطرات، اقدامات بعدي شامل ارزيابي و تجزيه و تحليل مخاطرات شغلي مي باشد كه اين تجزيه و تحليل ها، بعنوان روشي براي افزايش دانش پيشگيري از حوادث بكار مي روند. 1- 1– تشخيص و شناسايي خطرات مرحله ابتدايي در پيشگيري از وقوع حادثه، شناسايي خطرات موجود در محيط كار مي باشد. بطور كلي دو نوع خطر در هر محيط كاري موجود است. الف- خطرات آني كه آثار آن بلافاصله قابل مشاهده و ملموس بوده و منجر به بروز حوادث ناشي از كار مي گردد. ب- خطرات آتي كه آثار آن بلافاصله قابل مشاهده نبوده و در نهايت منجر به بروز ما خطرات دسته اول را تحت عنوان خطرات ايمني و خطرات دسته دوم را با عنوان خطرات بهداشتي مي شناسيم. همچنين عوامل ايجاد كننده خطرات نيز شامل موارد ذيل مي باشد: عوامل فيزيكي، شيميايي ، مكانيكي ، فيزيولوژيكي و بيولوژيكي ، ارگونوميكي و عوامل رواني، كه در هر مورد اگر ميزان عامل توليد كننده خطر بيش از حدود مجاز و استاندارد باشد، مشكلات عمده اي در محيط كار بوجود مي آيد. در بحث پيشگيري از وقوع حادثه، شناسايي خطرات ايمني مد نظر مي باشد. در اين مورد مي توان با مطالعه و بررسي از كليه نواحي كاري، مراجعه به گزارشات مربوط به حوادث و يا صدمات ناشي از كار، بررسي عمليات و پروسه توليد و مرور گزارشات مربوط به عملكرد ماشين آلات ، مشورت با كارگران، كارفرمايان و اعضاي كميته هاي بهداشت و ايمني... با محدوده و حوزه خطراتي كه افراد در معرض آنها قرار دارند، آشنا شده و در پيشگيري از وقوع آنها اقدام نمود. همچنين شناسايي خطرات بالقوه محيط كار از اهميت بسياري برخوردار است كه اين امر مبتني بر بررسي ها و مراقبت هاي شغلي و تجزيه و تحليل دقيق خطرات مي باشد. نكته قابل توجه آنست كه در حين شناسايي، بهتر است از موارد جزئي صرفنظر كرده و توجه خود را بر روي خطراتي كه ممكن است منجر به آسيبهاي جدي شوند، متمركز نماييم. بقیه در ادامه مطلب
بيماري هاي شغلي مي گردد.