جداسازي مواد مختلف از يكديگر در آزمايشگاههاي شيمي و به ويژه بيوشيمي همواره يكي از دغدغههاي مهم پژوهشگران بوده است. امروزه كروماتوگرافي به عنوان يكي از پر كاربردترين روشهاي جداسازي و تخليص مواد مورد نظر، از ميان اجزاي بيشمار يك نمونه شناخته شده است. فرايند كروماتوگرافي روشي است براي جداسازي اجزاي يك مخلوط، به وسيله پخش اين اجزا در بين فازهاي متحرك و ساكن، در طول زمان. عبارت كروماتوگرافي از دو واژه كروما، به معناي <رنگ> و گرافين به معني <نوشتن> گرفته شده است. بقیه در ادامه مطلب+ عکس ها
از مزاياي اين روش ميتوان به كوتاهي زمان جداسازي و هزينه پايين اشاره كرد. همچنين، مقدار نمونه لازم براي جداسازي در اين فرايند، در مقايسه با ساير روشها كمتر است. اين روش براي نخستين بار در سال 1903، توسط ميخائيل سوئت، به منظور جداسازي رنگدانههاي گياهي درون يك ستون آهكي مورد استفاده قرار گرفت و در طول سالهاي 1937 تا 1972 پيشرفت چشمگيري داشت؛ به گونهاي كه توسعه روشهاي آن در سال 1954، جايزه نوبل را براي مارتين و سينگ به ارمغان آورد.
كروماتوگرافي در واقع روشي فيزيكي به منظور جداسازي است، كه در آن مواد مورد نظر براي تفكيك ، محيطي بيحركت پخش ميشوند. اين فاز بيحركت، به <فاز ساكن> معروف است؛ در حاليكه فاز ديگر، يعني <فاز متحرك>، در امتداد يك مسير معين جاري ميشود. فاز متحرك، در واقع همان حلال و فاز ساكن شامل ستونهايي حاوي ماده مورد تجزيه است. فرايند كروماتوگرافي در اثر اختلاف ميان ضريبهاي پخش هر يك از اجزاي نمونه در ميان اين دو فاز اتفاق ميافتد.
قدم اول- تعيين اينكه چرا شما نياز داريد كه از هوا نمونه برداري كنيد. بقیه در ادامه مطلب
اجازه دهيد تا مروري داشته باشيم كه:
چرا نوعاً بايد نمونه برداري از هوا را انجام دهيم
دلائل انجام نمونه برداري از هوااطمينان حاصل نمودن ازتطبيق با استانداردها ومقررات
شامل هر دواستاندارهاي شغلي و محيطي اطمينان حاصل نمودن از باروري نيروي كار
• توأم ساختن نمونه برداري هوا با ارتباط مؤثر و اقدامات كنترلي مي تواند سلامت كارگر را تأمين نمايد و موجب دلگرمي كاركنان گردد.
• كارگران سالم و شاد افراد فعال تر و مولدتري هستند
انتخاب وسايل حفاظت فردي مناسب
• وسايل قرائت مستقيم امكان انتخاب وسايل حفاظت فردي در كارگاه را فراهم مي كنند
• با مروري بر پايگاه اطلاعاتي تاريخچة سطوح مواجهه ها امكان انتخاب وسايل حفاظت فردي براي انجام وظايفي كه ممكن است در آينده وجود داشته باشد فراهم مي گردد
ميزان مؤثر بودن روش هاي كنترل مهندسي را مورد ارزشيابي قرار دهيد
• كاهش ميزان مواجهه هايي كه از طريق سيستم هاي تهويه, اسكرابرها و يا ساير وسايل وجود دارد ثبت كنيد.
• OSHA كارفرمرمايان را ملزم به كنترل مواجهه ها از طريق كنترل هاي مهندسي يا كنترل نحوة انجام كار در صورت عملي بودن مي داند
به كارگران اهميت كار ايمن را آموزش دهيد.
نیکل فلزی سخت ، چکش خوار، براق با ساختار بلورین مکعبی به رنگ سفید- نقره ای است . این عنصر در سال 1751 توسط Axel Cronstedt دانشمند سوئدی کشف گردید . بقیه در ادامه مطلب
از نظر خواص مغناطیسی وفعالیت شیمیایی شبیه به آهن وکبالت است . کانیهای اصلی نیکل پنتلاندیت ، پیروتیت (سولفید های نیکل- آهن) و گارنییریت (سیلیکات نیکل- منیزیم ) هستند.
نیکل یکی از اجزا اصلی بیشتر شهابسنگها به شمار می آید. شهابسنگهای آهن و سیدریت شامل آلیاژهای آهن حدود 5 تا 20 درصد نیکل می باشد. نیکل تجاری به فرمهای پنتلاندیت و پیروتیت می باشد که این معادن در ایالت انتاریو یافت می شود که این ناحیه حدود 30 درصد از نیکل دنیا را تامین می کند. دیگر معادن این عنصر در کالندونیا، استرالیا، کوبا، اندونزی و در مناطق دیگر یافت می شود.
این عنصر رسانای جریان بر ق است و سطح آن براق و صیقلی می باشد. این عنصر از گروه عناصر آهن و کبالت می باشد و آلیاژهای آن قیمتهای بالایی دارند.
این عنصر کاربردهای فراوانی در طبیعت دارد و برای ساخت فولاد ضدزنگ و دیگر آلیاژهای ضد زنگ و خوردگی مثل اینوار و مانل که الياژى از نيکل و کبالت که در برابر خوردگى مقاوم است و و اینکونل و Hastelloys کاربرد دارد. برای ساخت لوله های نیکلی و مسی و همینطور برای نمک زدایی گیاهان و تبدیل آب شور به آب مایع استفاده می شود. نیکل استفاده های فراوانی برای ساخت سکه ها و فولاد نیکلی برای زره ها و کلید ها کار برد دارد و همینطور از نیکل می توان آلیاژهای نیکروم و پرمالوی و آلیاژی از مس را تهیه کرد.
از نیکل برای ساخت شیشه های به رنگ سبز استفاده می شود. صفحات نیکلی می تواند نقش محافظت کننده برای دیگر فلزات را داشته باشد. نیکل همچنین کاتالیزوری برای هیدروژن دار کردن روغنهای گیاهی است. همچنین صنعت سرامیک و ساخت آلیاژی از آهن و نیکل که خاصیت مغناطیسی دارد و باتری های قوی ادیسون کاربرد دارد.
از ترکیبات مهم نیکل می توان سولفات و آکسید را نام برد. نیکل طبیعی مخلوطی از 5 ایزوتوپ پایدار است . همچنین 9 ایزوتوپ ناپایدار دیگر نیز شناخته شده است.
نیکل هم به صورت فلز و هم به صورت ترکیب محلول می تواند وجود داشته باشد. بخار سولفید نیکل سرطان زا می باشدکه در موقع استفاده از آن باید دقت لازم را به عمل آورد.
نام :ویژگی های انبار های مواد شیمیایی
نوع فایل: pdf
حجم: 316 کیلوبایت
تعداد صفحات:5
1- انبار مواد شيميايي به محلي اطلاق مي گردد كه انواع تركيبات شيميايي و سموم به اشكال مختلف گاز ، مايع و جامد در آن بطور موقت نگهداري مي شود و بر دو دسته انبار كوچك و انبار بزرگ مي باشد .
2- محل انبار مي بايستي به نحوي انتخاب گردد كه حداقل سه جهت اطراف ساختمان به لحاظ دسترسي خودرو هاي امدادي و وسايل اطفاء حريق و ارسال تجهيزات ضروري در شرايط اضطراري آزاد باشد .
3- محل انبارهاي بزرگ مي بايست دور از مناطق مسكوني ، مدارس ، فروشگاهها ،بيمارستانها ، بازار ميوه جات ، منابع آب آشاميدني و ذخاير آب احداث گردد . ضمناً احداث اين انبارها در مناطقي كه سطح آبهاي زير زميني بالا مي باشد ممنوع است .
4- وجود گذرگاههاي شيبدار در مبادي وروديهاي انبار براي ممانعت از خروج تراوشات به خارج از انبار ضروري مي باشد اين گذرگاه بايستي در داخل انبار و در خارج انبار در ورودي ها احداث گردد .
5- ديوار هاي داخلي بايستي صاف و صيقلي بوده تا به آساني پاكيزه شود . ( با تشكر از جناب مهندس محسن محسني ( كارشناس مهندسي صنايع - گرايش ايمني صنعتي بخاطر ارسال مطلب مذكور)
6- دفتر انباردار بايد جدا از منطقه نگهداري سموم و مواد شيميايي باشد .
7- علاوه بر درب اصلي انبار بايستي درهاي اضطراري نيز در نظر گرفته شود .
8- درب ها بايستي مجهز به قفل ايمني و ميله هاي حفاظتي بوده ، پنجره ها و هواكش ها نيز بايد به ميله هاي حفاظتي مجهز بوده تا ورود افراد غير مسئول ممانعت شود .
9- چنانچه از وسايل جانشيني ديگري براي هواكش و نور استفاده مي شود اجباري براي ساخت پنجره نمي باشد . در غير اينصورت بايد پنجره ها سايه بان داشته تا از ورود نور مستقيم خورشيد ممانعت شود .
10- سيستم هواكش مناسب ، مجهز به فيلتر جهت ممانعت از تجمع بخارات شيميايي مواد و خطر آتش زايي تعبيه گردد .
11- سيستم خنك كننده و گرم كننده بايستي به گونه اي تعبيه گردد كه موجب گرم شدن و يا سردشدن مستقيم مواد انبار نگردند . استفاده از وسايل گرم كننده هوا كه با نفت و گاز مي سوزند ممنوع است .
12- ايجاد هر گونه مخزن جهت نگهداري مواد شيميايي مايع و يا گاز در انبار هاي كوچك بطور كلي ممنوع است .
13- محل انبارها مي بايست به نحوي انتخاب گردد كه راههاي دسترسي مناسب براي حمل و نقل خودروهاي امدادي در شرايط ويژه موجود باشد به نحوي كه بدون برخورد با مانع تا درب ورودي انبار امكان پيشروي باشد و ساختمان محل انبار استحكام و ايمني مناسب را جهت نگهداري مواد شيميايي و سموم داشته باشد .
14- كف تمام انبارهابايد بتون يا سنگ فرش بوده و نسبت به مواد شيميايي و سموم غير قابل نفوذ باشد .
برای دانلود به ادامه مطلب مراجعه نمایید
مقدمه : بقیه در ادامه مطلب
اين اطلاعات با همكاري كاربران و تهيه كنندگان / سازندگان ماشينهاي اره فلزي براي كاهش مواجهه كارگران با صدا فراهم شده است . استفاده كنندگان اين ماشينها ممكن است به بعضي همكاريهاي خاص در خصوص كنترل صدا نياز داشته باشند .
● مشكل
اره فلزي دايره اي ، خصوصا" آنهايي كه با سرعتهاي بالا كار مي كنند و فلزات غير آهني نظير آلومينيوم را مي برند صداي زيادي را توليد مي كنند . اين صداها به طور مشخصي مي توانند از 100db تجاوز كنند .
اره هاي با سرعت زياد ، عموما" براي بريدن طولي از فلز به مقدار زيادي و كارهاي mitre-cutting از اين ماشينها استفاده مي شود ، و تنوع زيادي در كار دارند ، بعنوان مثال در توليد ميله ، نوار فلزي ، قالب زدن مواد ، و با عموميت كمتري ، از آنها براي بريدن قسمتهاي سبكتر فولاد استفاده مي شود .
چرخش آزاد اره در هوا مي تواند صداي حدود 90-95db ايجاد كند . پريودهاي چرخيدن آزاد اره مي تواند اثر مهمي روي مواجهه روزانه اوپراتور اره با صدا داشته باشند .
◄منابع صدا :
♪ صداي ناشي از چرخش آزاد تيغه اره كه عموما" با اختلال در هواي اطراف تيغه ايجاد مي شود . ( صدايي مثل خش خش ) . وقتيكه فركانس چرخش اره با فركانس تشديد تيغه يكي مي شود صدا تقويت شده و صدايي با شدت زياد شبيه صوت زدن ايجاد مي كند .
♪ صداي ناشي از بريدن : در اثربرخورد شديد بين تيغه اره و قطعه كار ؛
♪ صداي ارتعاش قطعه كار و تيغه كه بستگي به ميزان خوراك دادن به تيغه دارد . ( وقتي رزونانس رخ مي دهد صدايي شبيه زنگ اخبار ايجاد مي كند .)
پوﻛﻰاستخوان حالتي است كه ﺪﺮﺁن استخوان ﺷﻛﻧﻧﺪﻩ شده و احتمال ﺸﻛﺴﺗﮔﻰ با ضربات كوﭽﻚ افزايش مي يابد.پوﻛﻰاستخوان از ﮔﺮفتاريهاي بسيار شايع جوامع بشري است كه بعد از سن 35ساﻠﮔﻰ روند ﺁن در انسان اغاز ميشود. حدود نيمي از زنان مسنتر از 75 سال به بيماري ﭙﻮﻛﻰاستخوان مبتلا مي شوند. به طور تقريبي از هر سه زن يك نفر و از هردوازده مرد يك نفر به ﭙﻮﻛﻰاستخوان مبتلا مي شوند و اين امر در سال منجر به ده هزار شکستگی ناتوان كننده در مبتلايان مي شود كه ﻤﺘﺄﺳﻔﺎﻨﻪ تعداد اندكي از مبتلايان به ﭙﻮﻛﻰاستخوان مورد بررسي و ارزيابي قرار ﻤﻰﮔﻴﺮند. بقیه در ادامه مطلب
پوﻛﻰاستخوان عارضهﺍي است كه با بالا رفتن سن بوجود ميﺁید. در نتيجه از استحكام بافت واملاح استخواني كم شده و از مقاومت ﺁن كاسته مي شود. استخوان انسان در سن كودكي خاصيت ارتجاعي و تحمل فشار زيادتري را دارد و به تدريج سفت ومحكم شده و از مقاومت ﺁن كاسته مي شود و اين ﻤﺴﺋﻟﻪ در سن20 ساﻟﮔﻰ به اوج خود مي رسد و بين سن 20تا35 ساﻟﮔﻰاستحكام استخوان به همان قوت باقي مي ماند. به همين دليل در افراد جوان ضربات بسيار شديد مثل تصادفات مي تواند منجر به ﺷﮐﺳﺗﮔﻲاستخوان شود، اما از اين سن به بعد بتدريج و با سرعتي كم از تراكم استخوان كاسته مي شود و استخوان ها با بالا رفتن سن ﭙﻮﻚ مي شوند. در زنان بعد از ياﺋﺳﮔﻲ به علت توقف ترشح هورمونهاي زنانه و نقش مهم اين هورمونها در استحكام استخوانها ،شيوع ﭙﻮﮐﻰاستخوان زيادتر مي شود.
تشخيص بيماري و ارزيابي باليني بقیه در ادامه مطلب
الف) چه افرادي بايد از نظر آسم شغلي بررسي شوند؟
در تمامي بالغيني كه با علائم و نشانههاي انسداد راه هوايي مراجعه ميكنند، بايد احتمال وجود آسم شغلي در نظر گرفته شود. بسياري از افراد كه دچار آسم شغلي هستند در ابتدا بهعنوان COPD تلقي ميشوند زيرا انسداد مجاري هوايي، تا حدودي ثابت بوده و بسياري از آنها سيگاري هستند و زماني كه عامل مواجهه، برطرف شود ماهيت آسمي بيماري، وضوح بيشتري پيدا ميكند. بهترين راه غربالگري اين موضوع آن است كه از كارگران سئوال شود كه آيا علائم بيماري آنها در ايام تعطيل بهتر ميشود يا خير و چند روز طول ميكشد تا بهبودي حاصل شود. در صورتيكه از بيمار بپرسيم آيا علائم آسم، سر كار، بدتر ميشود يا خير؟ معمولاً فايدهاي ندارد زيرا بيشتر بيماران مبتلا به آسم شغلي، فقط پس از اتمام كار و شبها، دچار علائم ميشوند.
ب ) شرح حال :
شرح حال در شناسايي آسم شغلي اهميت زيادي دارد و در طي اخذ شرح حال بايد رابطه زماني ما بين مواجهه اخير و بروز علائم تنفسي، جستجو شود.
در صورتيكه يكي از حالات زير موجود باشد، رابطه بين علائم آسم و محيط كار، مورد سوء ظن قرار ميگيرد:
- علائمي كه صرفاً هنگام كار، بروز مينمايند.
- علائمي كه در تعطيلات آخر هفته، رفع ميگردند.
- علائمي كه در هر شيفت كاري به تناوب، تكرار ميشوند.
- علائمي كه در طي هفتة كاري، مرتباً بر شدت آنها افزوده ميگردد.
- علائمي كه پس از تغيير محيط كار، رفع ميگردند.
در طي اخذ شرح حال، بايد احتمال تماس و مواجهه با تمامي عوامل ايجاد كننده آسم چه در محيط كار و چه در درون محيط منزل، پرسيده شود.
شرح حالي كه اختصاصاً در رابطه با شغل فرد است، علاوهبر عنوان شغل بايد شامل مسئوليتهايي باشد كه فرد در برابر آن شغل داراست. در شرح حال بايد شدت و ميزان مواجهه نيز بررسي شود و خصوصيات شغلي، تشريح شود و عوامل آب و هوايي و موقعيت جغرافيايي، مدنظر قرار گيرند. بهعلاوه بايد كارگران ديگري كه دچار علائم تنفسي حملهاي شدهاند نيز شناسايي شوند و از آنها شرح حال شغلي كامل و مبتني بر زمان، اخذ شود.
در اخذ شرح حال سابقه طبي بيمار بايد بر شرح حال آسم، داروهاي فعلي و قبلي (مانند تناوب مصرف و نحوة استفاده از آنها در محل كار)، شرح حال مراجعه به اورژانس و انتوباسيون، تأكيد كرد.
بيماريهايي نظير: آسم دوران كودكي، رينيت آلرژيك، درماتيت آتوپيك و مسايل ديگر تنفسي مانند COPD، ممكن است براي پرسشنامة شرححال داراي اهميت باشند.
آسم شغلي 1 (تعريف و انواع ،پاتو فيزيولوژي وساز وكارهاي بروز آسم شغلي،عوامل ايجاد كننده ) بقیه در ادامه مطلب
تعريف آسم شغلي و انواع آن
براساس تعريفي كه Bernstein و همكارانش در سال ۱۹۹۳ ارائه كردند، آسم شغلي به نوعي از بيماري اطلاق ميشود كه در اثر مواجهه با وضعيتهاي خاص يا عوامل معين مرتبط با محيطهاي كاري، محدوديت تغييرپذير جريان هوا يا افزايش حساسيت مجاري هوايي، وجود داشته باشد ولي اين موضوع در خارج از محيط كار، صدق نكند. با در نظر گرفتن اين تعريف، ۲ دستهبندي كلي براي آسم شغلي، مطرح ميشود كه در ذيل آمده است.
۱- آسم شغلي آلرژيك يا آسم شغلي با دورة تأخيري :
اين دسته كه بهطور كلاسيك همان آسم شغلي، ناميده ميشوند در اثر واكنش ايمونولوژيك و پس از يك دورة تأخيري، ايجاد ميگردند و در اكثر موارد بهعلت مواجهه شدن با مواد داراي وزن مولكولي زياد و بعضي از مواد داراي وزن مولكولي كم، بروز مينمايد كه در اين واكنش، معمولاً IgE، نقش دارد. البته موادي مانند ايزوسياناتها كه باعث آسم شغلي ميشوند ولي مكانيسم ايمونولوژيك در آنها مشخص نيست و بدون واسطه IgE انجام ميگردد نيز در اين دسته قرار ميگيرند.
۲- نشانگان اختلال كاركردي راههاي هوايي تحريكپذير يا آسم شغلي ناشي از مواد محرك :
اين دسته معمولاً بدون تأخير ايجاد ميگردند و در اين حالت، راههاي هوايي پس از استنشاق حاد مقادير زيادي از عوامل سمي مانند: دي اكسيد گوگرد، اسيد سولفوريك، آمونياك يا دود، دچار تنگي و پاسخدهي بيش از حد ميشوند. بايد توجه داشت: بيماراني كه از پيش دچار آسم و پاسخ دهي بيش از حد راههاي هوايي بوده و بهدنبال تماس با عوامل محرك يا فيزيكي مانند ورزش و هواي سرد، دچار اسپاسم نايژهاي ميشوند، در تعريف RADS نميگنجند.
در صورت مواجهة مجدد با غلظت كم همان ماده، واكنشي بروز نميكند كه اين امر مبين عدم دخالت واكنش ايمونولوژيك است.
شايان ذكر است كه بعضي از مؤلفين، دسته سومي را نيز تحت عنوان آسم شغلي احتمالاً ناشي از مواد محرك در نظر گرفتهاند و دورة تأخيري و تحريك اين دسته در زمانهايي بروز مينمايد كه فرد با مقادير اندك و غيرمحرك، تماس داشته باشد.
براي مثال: فورمالدئيد، گلوتارالدئيد و كلرامين در استخرهاي شنا و محلهاي كار آلوده با باكتريها و قارچها.
نوع ديگري از تنگي تغييرپذير مجاري هوايي وابسته به كار نيز وجود دارد كه در اثر مواجهه شغلي با مواد آلي مانند: پنبه، بذركتان شاهدانه ، كنف هندي و بعضي از غلات، بروز مينمايد. بيشتر متخصصين، بيماري راههاي هوايي ناشي از ذرات آلي را اختلالي شبه آسم ميخوانند و آن را از آسم حقيقي، مجزا ميدانند. علل اين تمايز را ميتوان در عدم وجود ائوزينوفيلي در راههاي هوايي، فراواني كمتر افزايش پاسخدهي راههاي هوايي، تمايل به بروز برونشيت مزمن جستجو كرد.
پاتوفيزيولوژي و سازوكاربروز آسم شغلي