نرمافزار ErgoIntelligence Upper Extremity مجموعهای از ابزارهای تحلیل ارگونومیکی شامل RULA، REBA، SI، OCRA و CTD Risk Index است که با دریافت اطلاعات ازکاربر و جمع بندی آنها تحلیلهای ارگونومیکی را با استفاده از ابزارهای فوق انجام میدهد. 1- RULA RULA مخفف Rapid Upper Limb Assessment است که اثر طرز قرار گرفتن بدن، تکرار کارها و وارد شدن نیروها را بر بدن اپراتور بررسی کرده و به هر یک امتیازی را نسبت میدهد و در نهایت یک امتیاز کلی را برای وضعیت بدن محاسبه مینماید. (RULA Grand Score) به این ترتیب فعالیتهایی که قسمتهای بالای بدن(گردن، شانهها، بازو و دستها) را با خطر آسیب دیدگی مواجه میسازند مشخص میشوند. قسمت RULA از نرمافزار ErgoIntelligence با دریافت اطلاعاتی در مورد وضعیت قرار گرفتن بدن اپراتور RULA Grand Score را محاسبه نموده و پیشنهاداتی را برای اصلاح وضعیت کاری اپراتور ارائه میدهد. 2- REBA REBA مخفف Rapid Entire Body Assessment است که برای بررسی پوسچرهای خاص بدن به کار میآید. در این روش قسمتهای مختلف بدن بهطور جداگانه بررسی شده و بر حسب فاصله آنها از حالت طبیعی بدن امتیازی به هر یک نسبت داده میشود. سپس با توجه به این امتیازات، یک امتیاز کلی برای اپراتور محاسبه میشود. (REBA Grand Score) این امتیاز نشان میدهد که سطح ریسک برای اپراتور چقدر است و برای بهبود وضعیت بدنی وی نیازی به انجام اقدامات اصلاحی وجود دارد یا خیر. 3- SI این شاخص که مخفف Strain Index است بر مبنای شش متغیر محاسبه میشود: شدت نیرو، مدت زمان اعمال نیرو، تعداد دفعات اعمال نیرو توسط اپراتور در هر دقیقه، پوسچر دست و مچ، سرعت کار و مدت زمان انجام کار. بر اساس تحقیقات Moor و Grag در سال 1995 مشخص شد که هر چه ضریب SI برای اپراتور بالاتر باشد، احتمال آسیبدیدگی وی نیز بیشتر خواهد بود. در بخش Strain Index از نرمافزار ErgoIntelligence ، با وارد کردن شش متغیر ذکر شده به نرمافزار، شاخص SI محاسبه شده و سطح ریسک مرتبط با آن نیز مشخص میشود. 4- OCRA OCRA مخفف Occupational Repetitive Actions Index است. در این روش با دریافت برخی از ویژگیهای کار، تعداد بهینه دفعات تکرار آن در هر دقیقه مشخص میشود. این عدد با در نظر گرفتن یک مقدار ثابت (30 کار در هر دقیقه) و تغییر آن با توجه به شرایط خاص کار، پوسچر بدن، مدت زمان استراحت و ... به دست میآید. با توجه به تفاوت تعداد کارهای انجام شده در هر دقیقه با تعداد دفعات بهینه انجام کار، عدد OCRA (OCRA Grand Score) محاسبه میشود که این عدد مبنایی برای تعیین سطح ریسک مربوط به اپراتور و انجام اقدامات اصلاحی است. 5- CTD Risk Index CTD Risk Index مخفف Cumulative Trauma Disorders Risk Index است. این بخش از نرمافزار ErgoIntelligence با دریافت اطلاعات کمّی در مورد ویژگیهای کار مانند فرکانس حرکات دست و نیروهای وارد بر آن، شاخصی را محاسبه میکند. (Grand Score) این شاخص نشاندهنده میزان فشار وارد بر ماهیچهها و تاندونهای مچ است و در تشخیص مشکلات جسمی اپراتور و برنامهریزی برای اصلاح کار به کار میآید. همچنین با استفاده از این شاخص و نمودارهایی که به همین منظور طراحی شدهاند میتوان نرخ آسیبدیدگی اپراتور را به ازای هر 200000 ساعت کار پیشبینی نمود. دانلود در ادامه مطلب
به نظر شما کارگران در اجرای ارگونومی چه نقشی دارند؟ آیا آنها هم میتوانند دراجرای راهکارهایی که در بهبود محیط کار و کاهش آسیبهایشان موثر است، کاری کنند؟ کارشناسان معتقدند نوعی از ارگونومی، مشارکتی است. دکتر مجید معتمدزاده در اینباره راهکارهای مشارکت در ارگونومی را مطرح میکند. ارگونومی مشارکتی، مشارکت فعال تمام سازمان در توسعه و اجرای دانش ارگونومی است که البته با حمایت کامل مدیریت انجام میشود تا شرایط محیط کار، کیفیت و بهرهوری افزایش یابد. یکی از ویژگیهای ارگونومی مشارکتی این است که کارکنان بتوانند ارگونومی را به عنوان یک دانش و تکنولوژی فراگیرند و از آن برای حل مشکلات محیط کار استفاده کنند. در سالهای اخیر، گرایش قابل توجهی به سمت ارگونومی مشارکتی ایجاد شده که بخشی از آن به دلیل زمینههای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است. جامعه و نیروی کار امروز روشهای مدیریتی مربوط به 50 سال قبل را نمیپذیرد زیرا امروزه تاکید زیادی بر کیفیت و مشتریمداری وجود دارد و تحقق آن نیازمند مشارکت بیشتر نیروی کار است. در حال حاضر رویکرد ارگونومی مشارکتی، در سازمان به عنوان رویکردی موثر برای تحول سازمانها، بهرهوری و رضایتمندی کارکنان پذیرفته شده است. از آنجا که بهبود مداوم در سازمان بدون مشارکت همه نیروهای درگیر در سازمان امکانپذیر نیست و مدیریت به تنهایی توان و امکان ارزیابی تمام فعالیتها را در سازمان ندارد، جلب مشارکت همه به منظور ایجاد بهبود در سازمان ضروری است و انجام این مهم باعث احساس مالکیت نسبت به کار، شکوفا شدن خلاقیتها و ارائه پیشنهادات میشود. در ارگونومی مشارکتی با معرفی و آموزش دانش کاربردی ارگونومی به همه افراد، کارکنان با استفاده از این دیدگاه جدید و با عطف به تجربههای شغلیشان قادر میشوند پیشنهادات مناسب، عملی و ساده (بدون هزینه و کمهزینه) برای بهبود سازمان و شرایط محیط کار ارائه کنند. از ارکان اصلی پرداختن به ارگونومی مشارکتی در سازمان، آموزش است. آموزش ارگونومی بهصورت کارگاهی است و در ابتدا از سطح مدیران ارشد سازمان گروهی که علاقهمندی بیشتری به موضوع دارند (حداکثر 15نفر) انتخاب و در یک کارگاه ارگونومی تخصصی ظرف چند هفته مبانی و اصول دانش ارگونومی توسط متخصصان ارگونومی به آنان آموزش داده میشود. این تیم، آموزش ارگونومی را در سطح سازمان با همراهی متخصصان ارگونومی انجام میدهد. بقیه در ادامه مطلب
درمان(Management) بقیه در ادامه مطلب
الف) اصول كلي درمان
سنگ بناي درمان آسم شغلي، تشخيص سريع و بهموقع و اجتناب از مواجهه كارگر با مواد محرك است. اين مسئله خصوصاً در مورد آسمهاي شغلي ناشي از مواد حساسكننده، صادق است زيرا مواجهه با مقدار كمي از مواد حساسكننده ميتواند باعث آسم مقاوم شود. كساني كه دچار آسم ناشي از مواد محرك يا آسم تشديد شده بهوسيلة كار هستند در صورت مهيا شدن شرايط مهندسي، ممكن است بتوانند به كار معمول خود ادامه دهند و بدين منظور بايد به آنها وسايل محافظت از سيستم تنفسي داده شود. كساني كه دچار آسم شغلي ميشوند بايد براساس پروتكلهاي منتشر شده تحت درمان طبي قرار گيرند. از آنجايي كه علت اصلي آسم، التهاب است، استروئيدها سنگ بناي درمان هستند.
Malo و همكارانش نشان دادند كه افراد داراي آسم بهعلت مواد حساسكننده و يا ناشي از مواد با وزن مولكولي كم يا زياد، در صورت عدم مواجهه و استـفاده از استـروئيد استنشاقي، بهبودي قابل توجهي پيدا ميكنند؛ بهعلاوه اين افراد بايد از استعمال دخانيات اجتناب نمايند و در ضمن بايد در مورد آسمشان آموزش ديده و علائـم هشداردهندة حمله آسم را بشناسند و نحوة اسـتفاده از دارويشان را بدانند. اگر بيماري آسم بهوضوح در محيط كار، بد شود، بيمار بايد از محيط دور شود. كرومــولين سديم بهويژه در پيشگيري آسم ناشي از حيوانات آزمايشگاهي، كاربرد دارد. ايمني درماني در اكثر موارد آسم شغلي، بررسي نشده است و كارايي آن در كارگـراني كه با صدف ماهي و يا حيوانات آزمايشگاهي و يا گربه سر و كار دارند، نشان داده شده است.
ب) مسائلي كه در مورد محيط كار بيمار مطرح است :
كساني كه آسم شغلي وابسته به مواد حساسيتزاي تأئيد شده دارند بايد از چنين محيطهايي دور شوند. افتراق ما بين آسم شغلي ناشي از مواد حساسيتزا۱ با آسم شغلي ناشي از مواد محرك۲، بهعلت داشتن درمانهاي متفاوت، مهم است. افراد داراي آسم ناشي از مواد حساسيتزا حتي با مقادير كم اين مواد، دچار واكنش ميشوند و اصلاً نبايد در آن محيط قرار بگيرد ولي افراد داراي آسم ناشي از مواد محرك، ميتوانند در همان ساختمان كار كنند اما آنها را بايد به جايي برد كه با مقادير زياد اين مواد، مواجهه نداشته باشند و يا از وسايل محافظتي استفاده كنند. پيگيري بيماران نشان داده است كه اكثر بيماران آسم شغلي حتي اگر سالها پس از اجتناب از مواجهه، بررسي شوند، بهطوركامل بهبود نيافتهاند و اين امر اهميت تشخيص بهموقع و سريع را مشخص ميكند.
در صورتيكه بيمار با وجود درمان دارويي مناسب، هنوز هم دچار افزايش غيراختصاصي پاسخدهي راههاي هوايي باشد، ممكن است به محدود كردن مواجهات محيطي وي با عوامل آغاز كننده غيراختصاصي آسـم مانند: هـواي سرد، دود، گرد و غبار و همچنين محدود كردن فعاليت بيمار، نياز باشد.
پ) مسائلي كه در مورد ديگر كارگران مطرح است :
اگر در محيط كاري، فردي مبتلا به آسم شغلي باشد، اين يك زنگ خطر است و بايد خطر بروز آسم شغلي را با استفاده از تغيير در روش كار و بهبود تهوية هوا، كاست.
تشخيص بيماري و ارزيابي باليني بقیه در ادامه مطلب
الف) چه افرادي بايد از نظر آسم شغلي بررسي شوند؟
در تمامي بالغيني كه با علائم و نشانههاي انسداد راه هوايي مراجعه ميكنند، بايد احتمال وجود آسم شغلي در نظر گرفته شود. بسياري از افراد كه دچار آسم شغلي هستند در ابتدا بهعنوان COPD تلقي ميشوند زيرا انسداد مجاري هوايي، تا حدودي ثابت بوده و بسياري از آنها سيگاري هستند و زماني كه عامل مواجهه، برطرف شود ماهيت آسمي بيماري، وضوح بيشتري پيدا ميكند. بهترين راه غربالگري اين موضوع آن است كه از كارگران سئوال شود كه آيا علائم بيماري آنها در ايام تعطيل بهتر ميشود يا خير و چند روز طول ميكشد تا بهبودي حاصل شود. در صورتيكه از بيمار بپرسيم آيا علائم آسم، سر كار، بدتر ميشود يا خير؟ معمولاً فايدهاي ندارد زيرا بيشتر بيماران مبتلا به آسم شغلي، فقط پس از اتمام كار و شبها، دچار علائم ميشوند.
ب ) شرح حال :
شرح حال در شناسايي آسم شغلي اهميت زيادي دارد و در طي اخذ شرح حال بايد رابطه زماني ما بين مواجهه اخير و بروز علائم تنفسي، جستجو شود.
در صورتيكه يكي از حالات زير موجود باشد، رابطه بين علائم آسم و محيط كار، مورد سوء ظن قرار ميگيرد:
- علائمي كه صرفاً هنگام كار، بروز مينمايند.
- علائمي كه در تعطيلات آخر هفته، رفع ميگردند.
- علائمي كه در هر شيفت كاري به تناوب، تكرار ميشوند.
- علائمي كه در طي هفتة كاري، مرتباً بر شدت آنها افزوده ميگردد.
- علائمي كه پس از تغيير محيط كار، رفع ميگردند.
در طي اخذ شرح حال، بايد احتمال تماس و مواجهه با تمامي عوامل ايجاد كننده آسم چه در محيط كار و چه در درون محيط منزل، پرسيده شود.
شرح حالي كه اختصاصاً در رابطه با شغل فرد است، علاوهبر عنوان شغل بايد شامل مسئوليتهايي باشد كه فرد در برابر آن شغل داراست. در شرح حال بايد شدت و ميزان مواجهه نيز بررسي شود و خصوصيات شغلي، تشريح شود و عوامل آب و هوايي و موقعيت جغرافيايي، مدنظر قرار گيرند. بهعلاوه بايد كارگران ديگري كه دچار علائم تنفسي حملهاي شدهاند نيز شناسايي شوند و از آنها شرح حال شغلي كامل و مبتني بر زمان، اخذ شود.
در اخذ شرح حال سابقه طبي بيمار بايد بر شرح حال آسم، داروهاي فعلي و قبلي (مانند تناوب مصرف و نحوة استفاده از آنها در محل كار)، شرح حال مراجعه به اورژانس و انتوباسيون، تأكيد كرد.
بيماريهايي نظير: آسم دوران كودكي، رينيت آلرژيك، درماتيت آتوپيك و مسايل ديگر تنفسي مانند COPD، ممكن است براي پرسشنامة شرححال داراي اهميت باشند.
آسم شغلي 1 (تعريف و انواع ،پاتو فيزيولوژي وساز وكارهاي بروز آسم شغلي،عوامل ايجاد كننده ) بقیه در ادامه مطلب
تعريف آسم شغلي و انواع آن
براساس تعريفي كه Bernstein و همكارانش در سال ۱۹۹۳ ارائه كردند، آسم شغلي به نوعي از بيماري اطلاق ميشود كه در اثر مواجهه با وضعيتهاي خاص يا عوامل معين مرتبط با محيطهاي كاري، محدوديت تغييرپذير جريان هوا يا افزايش حساسيت مجاري هوايي، وجود داشته باشد ولي اين موضوع در خارج از محيط كار، صدق نكند. با در نظر گرفتن اين تعريف، ۲ دستهبندي كلي براي آسم شغلي، مطرح ميشود كه در ذيل آمده است.
۱- آسم شغلي آلرژيك يا آسم شغلي با دورة تأخيري :
اين دسته كه بهطور كلاسيك همان آسم شغلي، ناميده ميشوند در اثر واكنش ايمونولوژيك و پس از يك دورة تأخيري، ايجاد ميگردند و در اكثر موارد بهعلت مواجهه شدن با مواد داراي وزن مولكولي زياد و بعضي از مواد داراي وزن مولكولي كم، بروز مينمايد كه در اين واكنش، معمولاً IgE، نقش دارد. البته موادي مانند ايزوسياناتها كه باعث آسم شغلي ميشوند ولي مكانيسم ايمونولوژيك در آنها مشخص نيست و بدون واسطه IgE انجام ميگردد نيز در اين دسته قرار ميگيرند.
۲- نشانگان اختلال كاركردي راههاي هوايي تحريكپذير يا آسم شغلي ناشي از مواد محرك :
اين دسته معمولاً بدون تأخير ايجاد ميگردند و در اين حالت، راههاي هوايي پس از استنشاق حاد مقادير زيادي از عوامل سمي مانند: دي اكسيد گوگرد، اسيد سولفوريك، آمونياك يا دود، دچار تنگي و پاسخدهي بيش از حد ميشوند. بايد توجه داشت: بيماراني كه از پيش دچار آسم و پاسخ دهي بيش از حد راههاي هوايي بوده و بهدنبال تماس با عوامل محرك يا فيزيكي مانند ورزش و هواي سرد، دچار اسپاسم نايژهاي ميشوند، در تعريف RADS نميگنجند.
در صورت مواجهة مجدد با غلظت كم همان ماده، واكنشي بروز نميكند كه اين امر مبين عدم دخالت واكنش ايمونولوژيك است.
شايان ذكر است كه بعضي از مؤلفين، دسته سومي را نيز تحت عنوان آسم شغلي احتمالاً ناشي از مواد محرك در نظر گرفتهاند و دورة تأخيري و تحريك اين دسته در زمانهايي بروز مينمايد كه فرد با مقادير اندك و غيرمحرك، تماس داشته باشد.
براي مثال: فورمالدئيد، گلوتارالدئيد و كلرامين در استخرهاي شنا و محلهاي كار آلوده با باكتريها و قارچها.
نوع ديگري از تنگي تغييرپذير مجاري هوايي وابسته به كار نيز وجود دارد كه در اثر مواجهه شغلي با مواد آلي مانند: پنبه، بذركتان شاهدانه ، كنف هندي و بعضي از غلات، بروز مينمايد. بيشتر متخصصين، بيماري راههاي هوايي ناشي از ذرات آلي را اختلالي شبه آسم ميخوانند و آن را از آسم حقيقي، مجزا ميدانند. علل اين تمايز را ميتوان در عدم وجود ائوزينوفيلي در راههاي هوايي، فراواني كمتر افزايش پاسخدهي راههاي هوايي، تمايل به بروز برونشيت مزمن جستجو كرد.
پاتوفيزيولوژي و سازوكاربروز آسم شغلي
چرنوبیل شهری در اکراین است که در استان کیف پایتخت اکراین و در نزدیکی مرز بلاروس قرار دارد. این شهر به علت حادثه چرنوبیل که در نیروگاه هستهای چرنوبیل که در ۱۴.۵ کیلومتری این شهر قرار داشت اتفاق داد خالی از سکنه شد. این حادثه در 26 اپریل 1986 میلادی (دقیقا 25 سال پیش در چنین روزی) در رآکتور شماره ۴ نیروگاه چرنوبیل اکراین که از نوع رآکتورهای RBMK بود رخ داد. از حادثه اتمی چرنوبیل بعنوان بدترین حادثه اتمی غیرنظامی تاریخ جهان نام برده شده است. استفاده از انرژی هسته ای برای مصارف صلح آمیز، در كنار منافع و مزایای بسیاری كه برای كشور ها به ارمغان می آورد، خطرات و چالش های بهداشتی و زیست محیطی متعددی را نیز ممكن است با خود در پی داشته باشد، به خصوص زمانی كه به كارگیری انرژی هسته ای از قالب كنترل شده خارج شود و اصول ایمنی و حفاظتی مربوطه رعایت نشود. هر گونه كوتاهی و اهمال كاری در این خصوص، عوارض جبران ناپذیری برای سلامت انسان و محیط زیست به همراه خواهد داشت. یك انفجار هسته ای ناخواسته یا تعمدی، نشت مواد رادیواكتیو از رآكتور های آسیب دیده یا فرسوده نیروگاه ها یا مراكز فناوری هسته ای، بروز آلودگی رادیواكتیو در حین حمل، جابه جایی و ذخیره سازی سوخت و زباله اتمی و آلوده شدن محیط و افراد درگیر عواقب فاجعه باری خواهند داشت. تشعشعات ساطع شده از هسته اتم های رادیواكتیو یا انفجار كنترل نشده ناشی از هم جوشی (fusion) یا شكافت (fission) هسته ای، خطرهایی برای انسان و محیط زیست به دنبال دارد كه به خطرات هسته ای (nuclear hazards) معروف است.
برای مشاهده ادامه متن به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.