الف) بلند کردن بار: بقیه در ادامه مطلب
1- کلیه کارگرانی که در کارشان نیاز به بلند کردن و حمل بار دارند باید در مورد اصول ارگونومی حمل بار آموزش های لازم را دیده باشند.
2- بلند کردن وحمل بار باید با خصوصیات فیزیکی کارگر مطابقت داشته باشد.
3- اگر بلند کردن بارهای سنگین یا حمل مکرر بار در محیط کار غیر قابل اجتناب است, این گونه فعالیت ها باید به تناوب و در بین سایر کارهای سبکتر انجام گیرند.
4- اگر بلند کردن بارهای دستی سنگین(بیش از 23 کیلوگرم) امری ضروری و اجتناب ناپذیر باشد،شرایط باید بهینه شوند:
• باید بتوان بار را در نزدیکی بدن نگاه داشت(فاصله افقی بین دست و قوزک پا در حالت نشسته حدود 25 سانتی متر است).
• ارتفاع اولیه بار از زمین،قبل از بلند کردن،باید حدود 75 سانتی متر باشد.
• تغییر مکان بار به صورت عمودی نباید از 25 سانتی متر بیشتر باشد.
• امکان برداشتن بار با هردو دست باید میسر باشد.
• بار باید دارای جای دست یا دسته باشد.
• بدن به هنگام بلند کردن بار باید آزاد باشد.
• در هنگام بلند کردن بار،نباید بدن را چرخاند.
• در هر پنج دقیقه نباید بیش از یک مرتبه نسبت به بلند کردن بار اقدام کرد.
• عمل بلند کردن بار نباید بیشتر از یک ساعت طول بکشد و پس از آن حتما باید وقفه ای جهت استراحت یا انجام کارهای سبکتر در نظر گرفته شود.
• مدت زمان استراحت یا کار سبکتر برابر 120/1 زمان بلند کردن بار در نظر گرفته می شود.
5- بارهای تکی نباید خیلی سبک باشند.(در غیر این صورت خطر بلند کردن چند بار بصورت یک جا پیش می آید).
6- طراحی میزها،طبقات،ماشین آلات و موارد مشابهی که بار از روی آنها برداشته و یا بر روی آنها گذاشته می شود باید به بهینه کردن شرایط باربرداری کمک کند:
• در هنگام برداشتن یا گذاشتن بار باید امکان نزدیک شدن به آن میسر باشد.
نگاه کردن به تصمیمات، مخاطرات و ... از همه جوانب بقیه در ادامه مطلب
روشی خلاقانه در شناسایی ریسک
تکنيکي بسيار قوي است که به شما کمک ميکند از جوانب مختلف به تصميمات مهم خود در زندگي نگاه کنيد. اين تکنيک به شما کمک ميکند با هل دادن خودتان فراتر از روش هاي فکر کردن عاديتان، تصميمات بهتري اتخاذ کنيد. به همين ترتيب، به شما کمک مي کند که پيچيدگي يک تصميم را به طور کامل درک کنيد و مسائل و فرصت هايي را که ممکن است به آن دقت نکرده باشيد را پيدا کنيد.
خيلي از افراد موفق از يک ديدگاه منطقي و مثبت به قضايا نگاه مي کنند و اين يکي از دلايلي است که در کار و زندگي خود موفق شده اند. اما معمولاً قادر نيستند از ديد احساسي، انگيزشي خلاقانه و منفي به مسئله بنگرند. اين يعني آنها مقاومت در برابر تغيير را دست کم مي گيرند، پرش هاي خلاقانه ندارند و قادر به داشتن برنامه هاي احتمالي و تصادفي لازم براي زندگي نيستند.
به همين ترتيب، افراد منفي گرا هم بسيار تدافعي هستند و افراديکه در حل مشکلات خود بسيار منطقي عمل مي کنند نمي توانند از خلاقيت يا انگيزه خود در اين راستا کمک بگيرند
اگر با استفاده از تکنيک "6 کلاه فکري" به مشکلات خود نگاه کنيد، آنوقت مي توانيد از اين رويکردها براي رسيدن به بهترين راه حل ممکن استفاده کنيد. تصميمات و برنامه هاي شما ترکيبي از جاه طلبي، مهارت در اجرا، حساسيت، خلاقيت، و برنامه ريزي تصادفي خواهد بود.
چطور از اين تکنيک استفاده کنيد:
براي استفاده از تکنيک "6 کلاه فکري" براي ارتقاء کيفيت تصميم گيريهايتان، بايد به تصميم سر گذاشتن هر کدام از اين کلاه ها فکر کنيد.
هر کلاه فکري نوعي متفاوت از فکر کردن است که در زير به توضيح آن خواهيم پرداخت.
کلاه سفيد: در اين طرز تفکر شما بر اطلاعات موجود تمرکز مي کنيد. به اطلاعاتي که در دست داريد نگاه کنيد، و ببينيد چه چيزي دستگيرتان مي شود. کمبودهاي اطلاعاتتان را دريابيد و سعي کنيد يا آنها را پر کنيد يا در نظرشان داشته باشيد. اينجاست که مي توانيد رويدادهاي قديمي را تجزيه و تحليل کنيد.