استرس شغلي نوعي استرس است كه با محيط كاري يا عوامل مرتبط با آن در ارتباط است و زماني رخ ميدهد كه شرايط كاري با اطلاعات ، تواناييها، نيازها و ميل و رغبت فرد مطابقت ندارد و شامل استرس ناشي از نارضايتي شغلي، امنيت شغلي، مشاغل پرتنش و پرخطر است. از جمله مهمترين عوامل ايجاد استرس كاري پايين بودن ميزان آستانه تحمل، عدم پذيرش تفاوتهاي فردي و نيز شيوه سازگاري فرد با شرايط است. همچنين نداشتن مهارت و اطلاعات لازم و انجام كار، عدم تلاش جهت پيشرفت و ارتقاي شغلي، ميانگين حقوق و ارزشيابي و تبعيض ناروا و ناامني شغلي نيز موجب اين نوع استرس ميگردد. استرس شغلي شديد و مداوم و نداشتن ظرفيت كافي پذيرش استرس، منجر به علائمي خواهد شد كه ميتواند شامل اثرات فيزيكي از جمله سردرد، بالا رفتن فشار خون، همچنين حملات قلبي و مشكلات گوارشي و غيره گردد. از علائم رواني و ذهني ميتوان احساس اضطراب، افسردگي، فراموشي و كاهش توجه و تمركز و عدم خلاقيت و افزايش اشتباهات كاري را نام برد و نيز اين نوع استرس بازخوردي در روابط خانوادگي و نيز عملكرد فرد خواهد داشت كه در نهايت موجب افت بهرهوري كاري و در نتيجه كاهش كيفيت، راندمان توليد و سطح سلامت جامعه ميگردد. استرس تنها زماني ميتواند تاثير منفي بگذارد كه انسان به بنبست برسد و باور كند كه ديگر هيچ راهحلي ندارد. اغلب افراد سختگير، تندخو و عصبي بيشتر از افراد آرام و خونسرد تحت تاثير استرس شغلي قرار ميگيرند ولي افراد انعطافپذير ميتوانند خود را با محيط كارشان سازگار كنند و راههايي براي كاهش استرس شغلي بيابند. از جمله اين راهكارها بالا بردن آستانه تحمل و ظرفيت پذيرش پيشنهاد و انتقاد از جانب مديران و ديگر اعضاي سازمان به منظور بازدهي شغلي بالاتر است. از اقدامات مهم ديگر جلوگيري از انجام 2 كار به طور همزمان و انجام وظيفه مربوطه در يك زمان به دليل تمركز بيشتر و داشتن رفتار دوستانه و احترامآميز در محيط كار و استراحت است.
جداسازي مواد مختلف از يكديگر در آزمايشگاههاي شيمي و به ويژه بيوشيمي همواره يكي از دغدغههاي مهم پژوهشگران بوده است. امروزه كروماتوگرافي به عنوان يكي از پر كاربردترين روشهاي جداسازي و تخليص مواد مورد نظر، از ميان اجزاي بيشمار يك نمونه شناخته شده است. فرايند كروماتوگرافي روشي است براي جداسازي اجزاي يك مخلوط، به وسيله پخش اين اجزا در بين فازهاي متحرك و ساكن، در طول زمان. عبارت كروماتوگرافي از دو واژه كروما، به معناي <رنگ> و گرافين به معني <نوشتن> گرفته شده است. بقیه در ادامه مطلب+ عکس ها
از مزاياي اين روش ميتوان به كوتاهي زمان جداسازي و هزينه پايين اشاره كرد. همچنين، مقدار نمونه لازم براي جداسازي در اين فرايند، در مقايسه با ساير روشها كمتر است. اين روش براي نخستين بار در سال 1903، توسط ميخائيل سوئت، به منظور جداسازي رنگدانههاي گياهي درون يك ستون آهكي مورد استفاده قرار گرفت و در طول سالهاي 1937 تا 1972 پيشرفت چشمگيري داشت؛ به گونهاي كه توسعه روشهاي آن در سال 1954، جايزه نوبل را براي مارتين و سينگ به ارمغان آورد.
كروماتوگرافي در واقع روشي فيزيكي به منظور جداسازي است، كه در آن مواد مورد نظر براي تفكيك ، محيطي بيحركت پخش ميشوند. اين فاز بيحركت، به <فاز ساكن> معروف است؛ در حاليكه فاز ديگر، يعني <فاز متحرك>، در امتداد يك مسير معين جاري ميشود. فاز متحرك، در واقع همان حلال و فاز ساكن شامل ستونهايي حاوي ماده مورد تجزيه است. فرايند كروماتوگرافي در اثر اختلاف ميان ضريبهاي پخش هر يك از اجزاي نمونه در ميان اين دو فاز اتفاق ميافتد.
دماسنج گازي: بقیه در ادامه مطلب
جنس ، ساختمان ، و ابعاد دماسنج در ادارات و موسسات مختلف سراسر دنيا که اين دستگاه را به کار ميبرند. تفاوت دارد و به طبيعت گاز و گستره دمايي که دماسنج براي آن در نظر گرفته شده است، بستگي دارد. اين دماسنج شامل حبابي از جنس شيشه ، چيني ، کوارتز ، پلاتين يا پلاتين ـ ايريديم ( بسته به گستره دمايي که دماسنج در آن به کار ميرود ) ، که به وسيله يک لوله موئين به فشارسنج جيوهاي متصل است، مي باشد. اين دماسنج براساس دو قانون ذکر شده در مورد گاز کامل کار ميکند.
1-قانون بويل ماريوت : بيان ميکند که حجم مقدار معيني از هر گاز در دماي معين با فشاري که بر آن گاز وارد ميشود، بطور معکوس ، متناسب است با فشاري که بر آن گاز وارد ميشود.
2-قانون شارل گيلو ساك:بيان ميكندكه فشار هر گاز محتوي در حجم معين به ازاي هر يک درجه سانتيگراد افزايش دما ، به اندازه 273/1 حجم اوليهاش افزايش مييابد.
دماسنج مايعي
اين نوع دماسنج يکي از رايج ترين انواع دماسنجهاي مورد استفاده در صنعت و غيره مي باشد. عمدتا اين نوع دماسنج را بعنوان دماسنجهاي جيوه اي يا الکلي مي شناسيم. ساختمان اين نوع دماسنجها از يک مخزن مايع و يک لوله مويين تشکيل شده که مايع درون مخزن در اثر انبساط از لوله مويين بالا رفته و دماي متناسب را نشان ميدهد.
دماسنج جيوه اي را مي توان براي اندازگيري دما از 37.8- تا315 سانتي گراد استفاده نمود. اما اگرفضاي بالاي سطح جيوه را از گاز ازت پر نمايند ، مي توان تا دماي 538 درجه از آن استفاده نمود.
دماسنج انبساط سيال
اين نوع دماسنج يکي از باصرفه ترين ، رايج ترين و تطبيق پذير ترين وسايل اندازگيري دما در صنعت مي باشد.اساس کار اين دماسنج : با افزايش دما فشار درون حباب که مي تواند محتوي مايع ، گاز يا بخار باشد ، بالا رفته و توسط فشار سنج اندازه گيري مي شود. طول لوله مويين مي تواند تا 60 متر باشد ؛ اما اين مقدار بر دقت اندازه گيري دما تاثير گذار خواهد بود.بهترين حالت زماني است که از لوله مويين کوتاه که به يک ترانس ديوسر فشار الکتريکي متصل شده استفاده گردد.
دماسنجهاي الکتريکي
اين نوع دماسنجها اصولا کاربردهاي فراواني در صنعت داشته و قادرند از دماهاي پايين تا دماهاي بسيار بالا را اندازه گيري نمايند.که عمدتا بصورت مقاومتي و ترموکوپل هستند.
نوبت كاري بقیه در ادامه مطلب
هرگونه فعاليتي كه بيرون از دريچه زماني كار روزانه صورت بپذيرد، نوبت كاري عنوان ميشود . نوبت كاري پديده اجتماعي نويني نيست. در روم باستان نيز براي كاهش حجم رفت و آمد و جلوگيري از بسته شدن گذرگاهها و همچنين دور ماندن محمولهها از چشم راهزنان، حمل و نقل مواد و كالاها، الزاماً در شب انجام ميپذيرفت . گسترش نوبت كاري در جوامع امروزي، عمدتاً به دلايل زير صورت ميپذيرد:
1-فرايندهاي صنعتي: نميتوان بسياري از صنايع نوين، مانند نيروگاههاي برق، صنايع فولاد و... را در شب متوقف كرد.
2-فشارهاي اقتصادي: شركتها و كارخانهها اغلب ترجيح ميدهند به صورت دو يا سه نوبت كاري كنند به دليل اينكه ماشين آلات بسيار گرانقيمت بوده و نميتوان تعداد آنها در شيفت روز زيادتر كرد.
3-نيازهاي بخشهاي خدماتي: در بخشهاي خدماتي مثل بيمارستانها، نيروي انتظامي، غذاخوريها، ايستگاههاي برق و... شرايط ايجاب ميكندكه در سراسر شبانهروز خدمت رساني شود. مشكلات فيزيولوژيك اصلي در رابطه با نوبت كاري، تغييرات الگوي 24 ساعته بدن است.
نقش هورمونهاي بدن