مقدمه و اهميت بهداشتي : بقیه در ادامه مطلب
در كشور ما اهميت سرطان در حال افزايش است و به عنوان سومين علت مرگ و مير و دومين گروه بزرگ از بيماريهاي مزمن و غير قابل انتقال است . عادت هاي جديد زندگي ، افزايش مصرف دخانيات ، افزايش جمعيت و مسن تر شدن تركيب جمعيتي ، آلودگي هاي زيست محيطي و شرايط نامساعد در محيط هاي زيست انساني ، رواج ابتلا به بعضي بيماريهاي مسري مانند هپاتيت C و B در زمره ساير دلايل كلان منتهي به افزايش سرطان در جامعه ما محسوب مي شوند .
تخمين زده مي شود كه بيش از يك سوم تمام موارد سرطان ها قابل پيشگيري است و يك سوم ديگر مشروط به تشخيص زودرس و سريع ، بالقوه درمان پذير مي باشند ، در اكثر موارد ديگر كه درمان قطعي ميسر نيست با اقدام هاي موثر نگاهدارنده و تسكين دهنده ، مي توان كيفيت زندگي بيماران را بهبود بخشيد .
سرطان در ايران
ثبت موارد سرطان در ايران ابتدا در سال 1347 در استان مازندران شروع شد و منظور از آن شروع مطالعه اپيدميبولوژيك سرطان مري بوده ، در استانهاي غربي و جنوبي شايعترين سرطان ، سرطان پوست است .سرطانهاي پوست ، مري ، معده ، سرطان اوليه كبد و سرطان مثانه جزء سرطانهاي شايع در ايران هستند ، سه نوع اول سرطان ( پوست ، مري و معده ) در اغلب مناطق ايران بسيار شايع هستند و سرطانهاي مثانه و كبد در بعضي استانهاي ايران شايعترند.
تعريف :
همان طور كه يك ساختمان بزرگ از تجمع تعداد زيادي خشت يا سنگ يا آجر تشكيل شده است . بدن تمام موجودات زنده نيز از تجمع تعداد زيادي سلول بوجود آمده است . در حالت طبيعي هر روز ميليون ها سلول در بدن انسان به علت پيري يا صدمات و جراحات مي ميرند و به جاي آنها سلول هاي تازه اي جانشين مي گردند .
سلول ها در بدن همواره در حال تقسيم هستند و دستورات لازم را دريافت مي كنند و در حقيقت كار رشد و اصلاح بافتها را پي مي گيرند . معمولاً اين نظام طبيعي به نحو مطلوب در گردش است و كار سلول ها به خوبي كنترل مي شود . در بعضي از شرايط به عللي مكانيسم كنترل دچار اشكال شده و اختلال در عمل سلول ها پديد مي آيد كه باعث گرفتن دستورات غلط مي شود وقتي اين اتفاق افتاد سلول غير طبيعي مي شود و تغيير شكل مي دهد و تبديل به يك سلول سرطاني مي گردد ، تقسيم آن غير قابل كنترل مي شود و توده اي از سلول هاي غير طبيعي بوجود مي آيد ، تقسيمات بي هدف و سريع سلول هاي سرطاني در هر نقطه بدن كه باشد به تدريج توده يا توموري تشكيل مي دهد .
الف : عوامل زيست شناختي
1 – انواع دخانيات
در اثر استعمال انواع دخانيات ، صدها ماده شيميايي سرطان زا تشكيل مي گردد كه پس از ورود به بدن و انتشار در آن باعث ايجاد سرطان در اندام هاي مختلف بدن مانند لب ، حنجره ، ريه ، مري ، مثانه و …. مي گردد . مهمترين ماده سرطان زاي سيگار نيكوتين است .
2 - الكل
مصرف نوشابه هاي الكلي به مقدار زياد با سرطان هاي مري و كبد رابطه دارد . طبق برآورد انجام شده در 3% مرگهاي ناشي از سرطان الكل سهيم بوده است .
3 – عوامل مربوط به رژيم غذايي و مواد غذايي
مصرف غذاهاي سرخ شده و نمك سود با بروز سرطان معده ارتباط مي باشد . مصرف رژيم غذايي حاوي پروتئين هاي حيواني به مقدار زياد و رژيم هاي پر چرب ، وجود باكتريهاي زمينه ساز در دستگاه گوارش و آهسته بودن عبور غذا در اين دستگاه در ايجاد سرطان روده بزرگ ( كولون ) نقش عمده اي دارند . نيتريت موجود در مواد غذايي بويژه در گوشت و كنسروهاي كه به عنوان مواد نگهدارنده اضافه مي شود سبب ايجاد نيتروز آمين در بدن ميشودكه يك ماده سرطان زا است .
4 – مواجهه هاي شغلي
مواجهه با مواد شيميايي سرطان زا ناشي از صنايع و فعاليت هاي مختلف بخش هاي كشاورزي و خدمات و ... در محيط كار مي تواند سرطان زا باشد مثلاً كار در كارخانجات با پنبه نسوز ، خطر ابتلا به سرطان هاي كبد ، ريه و مثانه را افزايش مي دهد .
5 – ويروس ها
ويروسهاي هپاتيت B و C كه هپاتيت ناشي از آنها به سرطان كبد منتهي مي شود ، بيماري ايدز كه زمينه ساز بروز بعضي از انواع لنفوم هاست . ويروس پاپيلوماي انساني در ايجاد سرطان گردن رحم به شدت مورد سوء ظن هستند و ارتباط دارد .
6 – انگل ها
ارتباط بين انگل شيستوزوما و ايجاد سرطان مثانه
7 – پرتوهاي يونيزه كننده
در جريان اقدامات تشخيصي مانند عكس برداري از قفسه سينه و مشاغلي مانند انتقال زباله هاي اتمي ، اشعه X كه به بدن تابيده مي شودودر انفجارهاي اتمي افرادي كه تحت اشعه قرار گرفته اند نيز در معرض بروز سرطان خون و … مي باشند .
درمان(Management) بقیه در ادامه مطلب
الف) اصول كلي درمان
سنگ بناي درمان آسم شغلي، تشخيص سريع و بهموقع و اجتناب از مواجهه كارگر با مواد محرك است. اين مسئله خصوصاً در مورد آسمهاي شغلي ناشي از مواد حساسكننده، صادق است زيرا مواجهه با مقدار كمي از مواد حساسكننده ميتواند باعث آسم مقاوم شود. كساني كه دچار آسم ناشي از مواد محرك يا آسم تشديد شده بهوسيلة كار هستند در صورت مهيا شدن شرايط مهندسي، ممكن است بتوانند به كار معمول خود ادامه دهند و بدين منظور بايد به آنها وسايل محافظت از سيستم تنفسي داده شود. كساني كه دچار آسم شغلي ميشوند بايد براساس پروتكلهاي منتشر شده تحت درمان طبي قرار گيرند. از آنجايي كه علت اصلي آسم، التهاب است، استروئيدها سنگ بناي درمان هستند.
Malo و همكارانش نشان دادند كه افراد داراي آسم بهعلت مواد حساسكننده و يا ناشي از مواد با وزن مولكولي كم يا زياد، در صورت عدم مواجهه و استـفاده از استـروئيد استنشاقي، بهبودي قابل توجهي پيدا ميكنند؛ بهعلاوه اين افراد بايد از استعمال دخانيات اجتناب نمايند و در ضمن بايد در مورد آسمشان آموزش ديده و علائـم هشداردهندة حمله آسم را بشناسند و نحوة اسـتفاده از دارويشان را بدانند. اگر بيماري آسم بهوضوح در محيط كار، بد شود، بيمار بايد از محيط دور شود. كرومــولين سديم بهويژه در پيشگيري آسم ناشي از حيوانات آزمايشگاهي، كاربرد دارد. ايمني درماني در اكثر موارد آسم شغلي، بررسي نشده است و كارايي آن در كارگـراني كه با صدف ماهي و يا حيوانات آزمايشگاهي و يا گربه سر و كار دارند، نشان داده شده است.
ب) مسائلي كه در مورد محيط كار بيمار مطرح است :
كساني كه آسم شغلي وابسته به مواد حساسيتزاي تأئيد شده دارند بايد از چنين محيطهايي دور شوند. افتراق ما بين آسم شغلي ناشي از مواد حساسيتزا۱ با آسم شغلي ناشي از مواد محرك۲، بهعلت داشتن درمانهاي متفاوت، مهم است. افراد داراي آسم ناشي از مواد حساسيتزا حتي با مقادير كم اين مواد، دچار واكنش ميشوند و اصلاً نبايد در آن محيط قرار بگيرد ولي افراد داراي آسم ناشي از مواد محرك، ميتوانند در همان ساختمان كار كنند اما آنها را بايد به جايي برد كه با مقادير زياد اين مواد، مواجهه نداشته باشند و يا از وسايل محافظتي استفاده كنند. پيگيري بيماران نشان داده است كه اكثر بيماران آسم شغلي حتي اگر سالها پس از اجتناب از مواجهه، بررسي شوند، بهطوركامل بهبود نيافتهاند و اين امر اهميت تشخيص بهموقع و سريع را مشخص ميكند.
در صورتيكه بيمار با وجود درمان دارويي مناسب، هنوز هم دچار افزايش غيراختصاصي پاسخدهي راههاي هوايي باشد، ممكن است به محدود كردن مواجهات محيطي وي با عوامل آغاز كننده غيراختصاصي آسـم مانند: هـواي سرد، دود، گرد و غبار و همچنين محدود كردن فعاليت بيمار، نياز باشد.
پ) مسائلي كه در مورد ديگر كارگران مطرح است :
اگر در محيط كاري، فردي مبتلا به آسم شغلي باشد، اين يك زنگ خطر است و بايد خطر بروز آسم شغلي را با استفاده از تغيير در روش كار و بهبود تهوية هوا، كاست.