حوادث ناگواري مانند سيل، زلزله، طوفان، آتش سوزي و غيره علاوه بر خسارت هاي جاني و مالي كه وارد مي كنند معمولا سيلي از احساسات را نيز به همراه دارند. اينكه بازماندگان حادثه چطور با واكنش هاي هيجاني خود كنار مي آيند به ميزان پوشش حمايتي بستگي دارد كه پس از وقوع حادثه كسب مي كنند. بقیه در ادامه مطلب
از جمله احساسات قوي كه در چنين شرايطي مشاهده مي شود عبارت است از:
- وحشت ، خشم ، احساس عدم داشتن كنترل
- بخشش و خيرخواهي نسبت به ديگران
- ياس و نوميدي
- اضطراب ، تشويش و بلاتكليفي
- سردرگمي
- همكاري و كار گروهي
اين گونه احساسات واكنش هاي طبيعي هستند كه در شرايط غيرمعمول بروز مي كنند. نيروي انباشته شده اينگونه واكنش هاي هيجاني پس از گذشت حادثه، اثراتي دارد كه بروز مي كند، زماني كه خستگي،فرسودگي، غم و اندوه، نوميدي و افسردگي رخ مي نمايد، توجه به اين واكنش هاي هيجاني بسيار مهم است.
افراد از اين لحاظ كه برانگيختگي هيجاني تا چه اندازه رفتار آنها را مختل مي كند با هم تفاوت دارند. مشاهده افراد در جريان بحران ها، حاكي از آن است كه حدود ۱۵ درصد افراد در اين موارد رفتار سازمان يافته از خود نشان مي دهند و اكثريت يعني ۷۰ درصد آنان درجات گوناگوني از آشفتگي بروز مي دهند اگرچه قادرند باز هم تا حدي به نحو موثر عمل كنند. ۱۵ درصد باقيمانده چنان آشفته هستند كه قادر به انجام هيچ كاري نيستند. اينگونه افراد ممكن است جيغ زنان به اين سو و آن سو بدوند يا رفتاري كاملا نامناسب و بي هدف نمايان سازند.
در چنين شرايطي مهمترين چيز اين است كه مردم با هم باشند و از همديگر كمك بگيرند. خيلي ها در اين شرايط نياز به كمك دارند و خود نيز قادر به كمك كردن هستند، فقط كافي است كه بفهمند چه بايد بكنند. كسب حمايت و ياري از سوي ديگران اثرات مثبت فراواني در فرآيند از عهده برآمدن و تحمل شدايد در طولاني مدت را دارد.
جداسازي مواد مختلف از يكديگر در آزمايشگاههاي شيمي و به ويژه بيوشيمي همواره يكي از دغدغههاي مهم پژوهشگران بوده است. امروزه كروماتوگرافي به عنوان يكي از پر كاربردترين روشهاي جداسازي و تخليص مواد مورد نظر، از ميان اجزاي بيشمار يك نمونه شناخته شده است. فرايند كروماتوگرافي روشي است براي جداسازي اجزاي يك مخلوط، به وسيله پخش اين اجزا در بين فازهاي متحرك و ساكن، در طول زمان. عبارت كروماتوگرافي از دو واژه كروما، به معناي <رنگ> و گرافين به معني <نوشتن> گرفته شده است. بقیه در ادامه مطلب+ عکس ها
از مزاياي اين روش ميتوان به كوتاهي زمان جداسازي و هزينه پايين اشاره كرد. همچنين، مقدار نمونه لازم براي جداسازي در اين فرايند، در مقايسه با ساير روشها كمتر است. اين روش براي نخستين بار در سال 1903، توسط ميخائيل سوئت، به منظور جداسازي رنگدانههاي گياهي درون يك ستون آهكي مورد استفاده قرار گرفت و در طول سالهاي 1937 تا 1972 پيشرفت چشمگيري داشت؛ به گونهاي كه توسعه روشهاي آن در سال 1954، جايزه نوبل را براي مارتين و سينگ به ارمغان آورد.
كروماتوگرافي در واقع روشي فيزيكي به منظور جداسازي است، كه در آن مواد مورد نظر براي تفكيك ، محيطي بيحركت پخش ميشوند. اين فاز بيحركت، به <فاز ساكن> معروف است؛ در حاليكه فاز ديگر، يعني <فاز متحرك>، در امتداد يك مسير معين جاري ميشود. فاز متحرك، در واقع همان حلال و فاز ساكن شامل ستونهايي حاوي ماده مورد تجزيه است. فرايند كروماتوگرافي در اثر اختلاف ميان ضريبهاي پخش هر يك از اجزاي نمونه در ميان اين دو فاز اتفاق ميافتد.
دماسنج گازي: بقیه در ادامه مطلب
جنس ، ساختمان ، و ابعاد دماسنج در ادارات و موسسات مختلف سراسر دنيا که اين دستگاه را به کار ميبرند. تفاوت دارد و به طبيعت گاز و گستره دمايي که دماسنج براي آن در نظر گرفته شده است، بستگي دارد. اين دماسنج شامل حبابي از جنس شيشه ، چيني ، کوارتز ، پلاتين يا پلاتين ـ ايريديم ( بسته به گستره دمايي که دماسنج در آن به کار ميرود ) ، که به وسيله يک لوله موئين به فشارسنج جيوهاي متصل است، مي باشد. اين دماسنج براساس دو قانون ذکر شده در مورد گاز کامل کار ميکند.
1-قانون بويل ماريوت : بيان ميکند که حجم مقدار معيني از هر گاز در دماي معين با فشاري که بر آن گاز وارد ميشود، بطور معکوس ، متناسب است با فشاري که بر آن گاز وارد ميشود.
2-قانون شارل گيلو ساك:بيان ميكندكه فشار هر گاز محتوي در حجم معين به ازاي هر يک درجه سانتيگراد افزايش دما ، به اندازه 273/1 حجم اوليهاش افزايش مييابد.
دماسنج مايعي
اين نوع دماسنج يکي از رايج ترين انواع دماسنجهاي مورد استفاده در صنعت و غيره مي باشد. عمدتا اين نوع دماسنج را بعنوان دماسنجهاي جيوه اي يا الکلي مي شناسيم. ساختمان اين نوع دماسنجها از يک مخزن مايع و يک لوله مويين تشکيل شده که مايع درون مخزن در اثر انبساط از لوله مويين بالا رفته و دماي متناسب را نشان ميدهد.
دماسنج جيوه اي را مي توان براي اندازگيري دما از 37.8- تا315 سانتي گراد استفاده نمود. اما اگرفضاي بالاي سطح جيوه را از گاز ازت پر نمايند ، مي توان تا دماي 538 درجه از آن استفاده نمود.
دماسنج انبساط سيال
اين نوع دماسنج يکي از باصرفه ترين ، رايج ترين و تطبيق پذير ترين وسايل اندازگيري دما در صنعت مي باشد.اساس کار اين دماسنج : با افزايش دما فشار درون حباب که مي تواند محتوي مايع ، گاز يا بخار باشد ، بالا رفته و توسط فشار سنج اندازه گيري مي شود. طول لوله مويين مي تواند تا 60 متر باشد ؛ اما اين مقدار بر دقت اندازه گيري دما تاثير گذار خواهد بود.بهترين حالت زماني است که از لوله مويين کوتاه که به يک ترانس ديوسر فشار الکتريکي متصل شده استفاده گردد.
دماسنجهاي الکتريکي
اين نوع دماسنجها اصولا کاربردهاي فراواني در صنعت داشته و قادرند از دماهاي پايين تا دماهاي بسيار بالا را اندازه گيري نمايند.که عمدتا بصورت مقاومتي و ترموکوپل هستند.
مقدمه : بقیه در ادامه مطلب
اين اطلاعات با همكاري كاربران و تهيه كنندگان / سازندگان ماشينهاي اره فلزي براي كاهش مواجهه كارگران با صدا فراهم شده است . استفاده كنندگان اين ماشينها ممكن است به بعضي همكاريهاي خاص در خصوص كنترل صدا نياز داشته باشند .
● مشكل
اره فلزي دايره اي ، خصوصا" آنهايي كه با سرعتهاي بالا كار مي كنند و فلزات غير آهني نظير آلومينيوم را مي برند صداي زيادي را توليد مي كنند . اين صداها به طور مشخصي مي توانند از 100db تجاوز كنند .
اره هاي با سرعت زياد ، عموما" براي بريدن طولي از فلز به مقدار زيادي و كارهاي mitre-cutting از اين ماشينها استفاده مي شود ، و تنوع زيادي در كار دارند ، بعنوان مثال در توليد ميله ، نوار فلزي ، قالب زدن مواد ، و با عموميت كمتري ، از آنها براي بريدن قسمتهاي سبكتر فولاد استفاده مي شود .
چرخش آزاد اره در هوا مي تواند صداي حدود 90-95db ايجاد كند . پريودهاي چرخيدن آزاد اره مي تواند اثر مهمي روي مواجهه روزانه اوپراتور اره با صدا داشته باشند .
◄منابع صدا :
♪ صداي ناشي از چرخش آزاد تيغه اره كه عموما" با اختلال در هواي اطراف تيغه ايجاد مي شود . ( صدايي مثل خش خش ) . وقتيكه فركانس چرخش اره با فركانس تشديد تيغه يكي مي شود صدا تقويت شده و صدايي با شدت زياد شبيه صوت زدن ايجاد مي كند .
♪ صداي ناشي از بريدن : در اثربرخورد شديد بين تيغه اره و قطعه كار ؛
♪ صداي ارتعاش قطعه كار و تيغه كه بستگي به ميزان خوراك دادن به تيغه دارد . ( وقتي رزونانس رخ مي دهد صدايي شبيه زنگ اخبار ايجاد مي كند .)
ارگونومی بقیه در ادامه مطلب
ارگونومي بعنوان رشته اي از علوم كه با بدست آوردن بهترين ارتباط ميان كارگران و محيط كاري شان ، مرتبط است تعريف ميشود . ارگونومي با ارزيابي قابليتها و محدوديتهاي انسان (بيومكانيك و آنتروپومتري ) ، استرسهاي كاري و محيطي (فيزيولوژي كار و روانشناسي صنعتي ) ، نيروهاي استاتيك و ديناميك روي بدن انسان (بيومكانيك )، احتياط (روانشناسي صنعتي ) ، خستگي (فيزيولوژي كار و روانشناسي صنعتي )، طراحي و آموزش و طراحي ايستگاه كاري و ابزارها (آنتروپومتري و مهندسي )، سر و كار دارد. بنابراين ارگونومي از خيلي از علوم و مهندسي تشكيل يافته است
ارگونومي شغلي تلاش ميكند تا با بازبيني سيستم هاي كاري ، آنها را در جهت كاهش استرسهاي حرفه اي تغيير دهد .
اصول ارگونومي در صنعت :
- طراحي تغيير ، جايگزيني و نگهداري تجهيزات براي ارتقاي بهره وري ، زندگي كاري و كيفيت توليد
- طراحي و تغيير فضاهاي كاري و جانمايي كاري براي سهولت و سرعت عمليات خدمات و نگهداري
- طراحي و تغيير روشهاي كاري شامل اتوماسيون و تخصيص وظيفه بين اپراتور و ماشين
- كنترل فاكتورهاي فيزيكي (گرما ،سرما،صدا،ارتعاش ،نور) در محل كار براي توليد بهتر و ايمني كاركنان
فاكتورهاي استرس در محيط هاي كار :
هر محيط كاري فاكتورهاي استرس مخصوص خود را دارد. در زير فاكتورهاي استرس شناخته شده در محل كار آمده است .
- پيچيدگي و تعدد ابزارهاي مورد استفاده در محيط كار
- وضعيتهاي محيطي غير طبيعي (گرما ، صدا ، ارتعاش ، روشنايي ، مواد سمي و …)
- بار كاري فيزيكي و فكري
نتايج بكارگيري ارگونومي
موارد زير تعدادي از نتايج بكارگيري اصول ارگونومي در محل كاراست .
- درك تاثير مخصوص نوع كار روي جسم كاركنان و كارايي شغلي شان
- پيش بيني پتانسيل اثرات طولاني مدت (يا تجمعي ) كار روي جسم كاركنان
- ارزيابي تناسب محل كار و ابزارها براي كارگران جهت انجام كار
- بهبود بهره وري و آسايش كارگران توسط (تطبيق كار براي شخص ) يا تطبيق شخص براي كار نتايج اين قبيل تلاشها دستيابي به بهترين هماهنگي ميان قابليتهاي كارگر و نيازمنديهاي شغل است .
بيومكانيك
پست كار، محلي است كه در آن يك شخص يا گروهي از افراد، وظايفي را براي يك دوره زماني نسبتا طولاني انجام ميدهند. بقیه در ادامه مطلب
مشكلات بهره وري، رضايت مهندسي شغلي و ايمني با طراحي كار در صنايع، ارتباط مستقيم دارد. طراحي ارگونوميك محل كار، با در نظر گرفتن جنبه هاي رواني و فيزيكي، باعث افزايش رضايت شغلي كاركنان و كاهش ميزان حوادث ميشود. محيط كار مطلوب، محيطي است كه نه تنها از نظر بهداشتي آسيب رسان نباشد، بلكه موجب ارتقاء سطح بهداشت و سلامتي كاركنان – چه از نظر فيزيكي و چه از لحاظ رواني – گردد. همچنين طراحي محيط كار مطلوب از طريق بهبود بهره وري و كاهش غيبت از كار، سود سرشاري را بدنبال خواهد داشت. براي طراحي محيط كار مطلوب و مناسب، ابتدا طراح بايد به ابعاد فيزيكي افراد يا كارگران توجه نموده و سعي كند كه در طراحي خود حداقل 90% از آنان را در محدودة طراحي قرار دهد. در اين رابطه، اصلي وجود دارد كه موضوع را روشنتر ميكند: در مورد حد دسترسي و اعمال نيرو، افراد كوچكتر يا ضعيف تر مورد توجه قرار ميگيرند و براي در هاي ورود و خروج فضاي خالي مورد نياز و … اين افرادِ بزرگتر هستند كه در طراحي مد نظر هستند. تغيير طراحي و در نظر گرفتن دستورالعمل هاي ارگونومي در مرحله اي كه طرح هنوز بر روي كاغذ است، بسيار ساده تر از زماني است كه محيط كار به مرحلة بهره برداري رسيده است. محيط كار بايد براي كار واقعي طراحي شود و شرايط ارگونوميك بهينه با توجه به ساختار تجهيزات تعيين گردد. به طوري كه محيط كار بسادگي براي هر فرد مطلوب و قابل تنظيم باشد. يكي از اهداف عمده در طراحي محيط كار، جلب پذيرش و رضايت كاربر است.
سه عامل مهم وابسته به كاربركه بر روي ساختار و شكل محيط كار تاثير دارند:
- حوزة دسترسي و فضاي خالي اضافي
- موقعيت كاربر با توجه به ميدان ديد
- وضعيت بدني كارگر ( ايستاده ، نشسته )
خطرات مربوط به کشيدن و هل دادن بار کشيدن و هل دادن بار داراي خطراتي براي بدن انسان مي باشد. اين خطرات در نوع کار،شخص انجام دهنده، نوع بار، محيط و تجهيزات نهفته مي باشد. نوع کار: موارد زير باعث افزايش خطرات مي شود : 1- سطوح ناهموار با شيب تند 2- افزايش تعداد هل دادن و کشيدن بدون وجود استراحت کافي 3- وجود موانع و پاگيرها 4- تلاش فراوان در شروع کردن و خاتمه کار 5- هل دادن و کشيدن هاي تکراري 6- حالت دستها در حين انجام کار مخصوصا وضعيت مچ و ارتفاع شانه ها بسيار مهم است. شخص انجام دهنده: 1- افراد داراي قابليت ها و توانايي هاي مختلفي مي باشند. براي مثال: براي يک کارگر بلند قد هل دادن يک گاري با دستگيره هاي در ارتفاع پايين بسيار دشوار است در حاليکه يک کارگر کوتاه قد حتي نمي تواند آن چيزي را که پشت گاري مي باشد ببيند. 2-محدوديت هايي مثل: بيماري، معلوليت، بارداري و ... مي تواند درکاهش توانايي کارگر در انجام کار ايمن مهم باشد. 3-ممکن است کار به ظرفيت ها و توانايي هاي جديدي نياز داشته باشد. بنابراين بايد در نحوه انجام کار بيشتر دقت کرد. 4-دستورالعمل و آموزش هاي اختصاصي در اين امر بسيار مهم است. نوع بار: بقیه در ادامه مطلب
توصيه ها و مقايسه استانداردهاي ارگونومي در خصوص طراحي ايستگاههاي کاري و ابعاد محيط کار مستقيماً به داده هاي آنتروپومتريکي بستگي دارد. ايستگاههاي کاري را مي توان به سه دسته تقسيم کرد.
1) ايستگاه کار ايستاده
2) ايستگاه کار نشسته
3) ايستگاه کار ايستاده- نشسته
در طراحي ايستگاه کار, ارتفاع کار اهميت ويژه اي دارد. چنانچه ارتفاع کار بلند باشد دست براي جبران اين وضعيت بالا قرار مي گيرد و اين خود باعث درد در ناحيه گردن و شانه خواهد شد و پايين بودن ارتفاع نيز باعث خم شدن فرد و در نهايت درد کمر مي گردد. بنابراين ارتفاع کار بايد به گونه اي متناسب با ارتفاع بدن شخص طراحي شود. در حالت ايستاده بهترين ارتفاع براي انجام کار, در فاصله 50 تا 100 ميلي متر زير ارتفاع آرنج است در کارهاي متوسط بهترين ارتفاع 10 تا 15 سانتي متر پايين تر از سطح آرنج بوده و در کارهاي سنگين ارتفاع مناسب حدود 15 تا 40 سانتي متر پايين تر از سطح آرنج مي باشد.
1- حدود دسترسي :
برای مشاهده نتن کامل به ادامه مطلب مراجعه نمایید.
مقدمه بقیه در ادامه مطلب
روشی است که به صورت آزمايشات پاراکلينيکال جهت کشف نارسايي هاي ريوي استفاده مي شود. در بين آزمون هاي عملکرد ريه, آزمون اسپيرومتري بيشتر مورد استفاده قرار مي گيرد که با توجه به اهميتشان طبق ماده 99 قانون کار و مواد 88 و 90 قانون تامين اجتماعي در مورد معاينات دوره اي انجام مي شود. بايد به اين نکته مهم نيز اذعان داشت, که در صنايع جهت بررسي عملکرد ريه, اسپيرومتري مهمترين, در دسترس ترين و کم هزينه ترين آزمون مي باشد.
اسپيرومتري
عمل انجام شده توسط دستگاه اسپيرومتر را اسپيرومتري مي نامند. اسپيرومتر دستگاهي است که توسط آن حجمها و ظرفيتهاي ريوي اندازه گيري مي شود. به برگه اي که دستگاه شاخص ها را روي آن ثبت مي کند, اسپيروگرام مي گويند.
1- اهداف اسپيرومتري :
1) ارزيابي فعاليت پايه ريه ( افرادي که قرار است در مشاغلي شروع به کار کنند که با مواد آسيب رساننده به ريه سر و کار خواهند داشت, بهتر است قبل از استخدام و شروع به کار مطالعه اسپيرومتري به صورت پايه انجام شود.)
2) به عنوان تست غربال گري و تشخيص زودرس بيماريهاي ريه که فاقد علائم بارز مي باشند.
3) پيگيري برخي از بيماريها و پاسخ آنها به درمان.
4) در بررسي بيماران مبتلا به سرفه مزمن, تنگي نفس يا راديوگرافي غير طبيعي از قفسه سينه.
5) ارزيابي کلي شدت بيماريهاي انسدادي و تحديدي ريه.
6) بررسي پاسخ بيمار به داروهاي گشاد کننده برونش.
7) پيش بيني ريسک اعمال جراحي.
شايعترين تروما و ضايعات چشمي را حوادث شغلي و در محيط هاي كارگري شكل ميدهد .80درصد كساني كه در معرض تروماي چشمي قرار دارند ،مردان هستند كه اين رقم 4 برابر زنان است اين در حالي است كه نتايج تحقيقات نشان ميدهد شايع ترين سن اين ضايعات حدود 30 سال يعني براي قشر جوان وفعال جامعه است .مشاغلي صنعتي نظير تراشكاران ،صافكاران ،آهنگران،مكانيك ها ،جوشكاران و باتري سازان، به لحاظ بي احتياطي و عدم رعايت نكات ايمني،در معرض خطر ضايعات چشمي قرار دارند.در واقع دليل عمده آسيبها و ضايعات چشمي در محيط هاي كاگري بي توجهي كارفرما و كارگران نسبت به استفاده از عينكهاي محافظ چشمي حين كار ايجاد ميكند.در واقع يك سوم بيماراني كه براده فلزي به داخل چشم آنان نفوذ مكيند به دليل عفونت و پارگي ها به نابينايي و بقيه به افت شديد ديد دچار ميشوند. بقیه در ادامه مطلب
تشخيص بيماري و ارزيابي باليني بقیه در ادامه مطلب
الف) چه افرادي بايد از نظر آسم شغلي بررسي شوند؟
در تمامي بالغيني كه با علائم و نشانههاي انسداد راه هوايي مراجعه ميكنند، بايد احتمال وجود آسم شغلي در نظر گرفته شود. بسياري از افراد كه دچار آسم شغلي هستند در ابتدا بهعنوان COPD تلقي ميشوند زيرا انسداد مجاري هوايي، تا حدودي ثابت بوده و بسياري از آنها سيگاري هستند و زماني كه عامل مواجهه، برطرف شود ماهيت آسمي بيماري، وضوح بيشتري پيدا ميكند. بهترين راه غربالگري اين موضوع آن است كه از كارگران سئوال شود كه آيا علائم بيماري آنها در ايام تعطيل بهتر ميشود يا خير و چند روز طول ميكشد تا بهبودي حاصل شود. در صورتيكه از بيمار بپرسيم آيا علائم آسم، سر كار، بدتر ميشود يا خير؟ معمولاً فايدهاي ندارد زيرا بيشتر بيماران مبتلا به آسم شغلي، فقط پس از اتمام كار و شبها، دچار علائم ميشوند.
ب ) شرح حال :
شرح حال در شناسايي آسم شغلي اهميت زيادي دارد و در طي اخذ شرح حال بايد رابطه زماني ما بين مواجهه اخير و بروز علائم تنفسي، جستجو شود.
در صورتيكه يكي از حالات زير موجود باشد، رابطه بين علائم آسم و محيط كار، مورد سوء ظن قرار ميگيرد:
- علائمي كه صرفاً هنگام كار، بروز مينمايند.
- علائمي كه در تعطيلات آخر هفته، رفع ميگردند.
- علائمي كه در هر شيفت كاري به تناوب، تكرار ميشوند.
- علائمي كه در طي هفتة كاري، مرتباً بر شدت آنها افزوده ميگردد.
- علائمي كه پس از تغيير محيط كار، رفع ميگردند.
در طي اخذ شرح حال، بايد احتمال تماس و مواجهه با تمامي عوامل ايجاد كننده آسم چه در محيط كار و چه در درون محيط منزل، پرسيده شود.
شرح حالي كه اختصاصاً در رابطه با شغل فرد است، علاوهبر عنوان شغل بايد شامل مسئوليتهايي باشد كه فرد در برابر آن شغل داراست. در شرح حال بايد شدت و ميزان مواجهه نيز بررسي شود و خصوصيات شغلي، تشريح شود و عوامل آب و هوايي و موقعيت جغرافيايي، مدنظر قرار گيرند. بهعلاوه بايد كارگران ديگري كه دچار علائم تنفسي حملهاي شدهاند نيز شناسايي شوند و از آنها شرح حال شغلي كامل و مبتني بر زمان، اخذ شود.
در اخذ شرح حال سابقه طبي بيمار بايد بر شرح حال آسم، داروهاي فعلي و قبلي (مانند تناوب مصرف و نحوة استفاده از آنها در محل كار)، شرح حال مراجعه به اورژانس و انتوباسيون، تأكيد كرد.
بيماريهايي نظير: آسم دوران كودكي، رينيت آلرژيك، درماتيت آتوپيك و مسايل ديگر تنفسي مانند COPD، ممكن است براي پرسشنامة شرححال داراي اهميت باشند.
آسم شغلي 1 (تعريف و انواع ،پاتو فيزيولوژي وساز وكارهاي بروز آسم شغلي،عوامل ايجاد كننده ) بقیه در ادامه مطلب
تعريف آسم شغلي و انواع آن
براساس تعريفي كه Bernstein و همكارانش در سال ۱۹۹۳ ارائه كردند، آسم شغلي به نوعي از بيماري اطلاق ميشود كه در اثر مواجهه با وضعيتهاي خاص يا عوامل معين مرتبط با محيطهاي كاري، محدوديت تغييرپذير جريان هوا يا افزايش حساسيت مجاري هوايي، وجود داشته باشد ولي اين موضوع در خارج از محيط كار، صدق نكند. با در نظر گرفتن اين تعريف، ۲ دستهبندي كلي براي آسم شغلي، مطرح ميشود كه در ذيل آمده است.
۱- آسم شغلي آلرژيك يا آسم شغلي با دورة تأخيري :
اين دسته كه بهطور كلاسيك همان آسم شغلي، ناميده ميشوند در اثر واكنش ايمونولوژيك و پس از يك دورة تأخيري، ايجاد ميگردند و در اكثر موارد بهعلت مواجهه شدن با مواد داراي وزن مولكولي زياد و بعضي از مواد داراي وزن مولكولي كم، بروز مينمايد كه در اين واكنش، معمولاً IgE، نقش دارد. البته موادي مانند ايزوسياناتها كه باعث آسم شغلي ميشوند ولي مكانيسم ايمونولوژيك در آنها مشخص نيست و بدون واسطه IgE انجام ميگردد نيز در اين دسته قرار ميگيرند.
۲- نشانگان اختلال كاركردي راههاي هوايي تحريكپذير يا آسم شغلي ناشي از مواد محرك :
اين دسته معمولاً بدون تأخير ايجاد ميگردند و در اين حالت، راههاي هوايي پس از استنشاق حاد مقادير زيادي از عوامل سمي مانند: دي اكسيد گوگرد، اسيد سولفوريك، آمونياك يا دود، دچار تنگي و پاسخدهي بيش از حد ميشوند. بايد توجه داشت: بيماراني كه از پيش دچار آسم و پاسخ دهي بيش از حد راههاي هوايي بوده و بهدنبال تماس با عوامل محرك يا فيزيكي مانند ورزش و هواي سرد، دچار اسپاسم نايژهاي ميشوند، در تعريف RADS نميگنجند.
در صورت مواجهة مجدد با غلظت كم همان ماده، واكنشي بروز نميكند كه اين امر مبين عدم دخالت واكنش ايمونولوژيك است.
شايان ذكر است كه بعضي از مؤلفين، دسته سومي را نيز تحت عنوان آسم شغلي احتمالاً ناشي از مواد محرك در نظر گرفتهاند و دورة تأخيري و تحريك اين دسته در زمانهايي بروز مينمايد كه فرد با مقادير اندك و غيرمحرك، تماس داشته باشد.
براي مثال: فورمالدئيد، گلوتارالدئيد و كلرامين در استخرهاي شنا و محلهاي كار آلوده با باكتريها و قارچها.
نوع ديگري از تنگي تغييرپذير مجاري هوايي وابسته به كار نيز وجود دارد كه در اثر مواجهه شغلي با مواد آلي مانند: پنبه، بذركتان شاهدانه ، كنف هندي و بعضي از غلات، بروز مينمايد. بيشتر متخصصين، بيماري راههاي هوايي ناشي از ذرات آلي را اختلالي شبه آسم ميخوانند و آن را از آسم حقيقي، مجزا ميدانند. علل اين تمايز را ميتوان در عدم وجود ائوزينوفيلي در راههاي هوايي، فراواني كمتر افزايش پاسخدهي راههاي هوايي، تمايل به بروز برونشيت مزمن جستجو كرد.
پاتوفيزيولوژي و سازوكاربروز آسم شغلي
بر اساس تعريف، «حادثه» رويداد پيش بيني نشده و ناخوشايندي است كه فعاليتهاي كاري را دچار وقفه كرده و ممكن است با جراحت يا خسارت مالي نيز همراه باشد. برخي از حوادث، موجب بروز خسارات و آسيبهاي انساني، اجتماعي و صنعتي جدي مي شوند كه اين امر از طريق كاهش راندمان كاري، تأثير معني داري بر بهره وري و توليد خواهد داشت و نكته مهمتر، اثرات سوء اجتماعي و به تبع آن اثرات رواني حاصله بر روي نيروي كار مي باشد. در هر صورت تكنيكهاي ايمني نشان داده كه ما مي توانيم حوادث را كنترل نموده و از وقوع آنها پيشگيري كنيم. پيشگيري موفق حادثه، حداقل نياز به چهار اقدام اساسي دارد: 1- مطالعه و بررسي همه جانبه محيط كار 2- تجزيه و تحليل حوادث به وقوع پيوسته 3- تشكيلات كنترل و نظارت 4- اقدامات آموزشي در ادامه به ارائه توضيحات بيشتري در هر مورد مي پردازيم. 1- بررسي همه جانبه محيط كار مطالعه و بررسي از كليه نواحي كاري و عمليات و پروسه توليد جهت شناسايي عوامل ايجاد كننده خطرات، مهمترين اقدام پيشگيرانه، جهت كاهش حوادث ناشي از كار به شمار مي آيد. پس از مطالعه و بررسي و شناخت كامل اين خطرات، اقدامات بعدي شامل ارزيابي و تجزيه و تحليل مخاطرات شغلي مي باشد كه اين تجزيه و تحليل ها، بعنوان روشي براي افزايش دانش پيشگيري از حوادث بكار مي روند. 1- 1– تشخيص و شناسايي خطرات مرحله ابتدايي در پيشگيري از وقوع حادثه، شناسايي خطرات موجود در محيط كار مي باشد. بطور كلي دو نوع خطر در هر محيط كاري موجود است. الف- خطرات آني كه آثار آن بلافاصله قابل مشاهده و ملموس بوده و منجر به بروز حوادث ناشي از كار مي گردد. ب- خطرات آتي كه آثار آن بلافاصله قابل مشاهده نبوده و در نهايت منجر به بروز ما خطرات دسته اول را تحت عنوان خطرات ايمني و خطرات دسته دوم را با عنوان خطرات بهداشتي مي شناسيم. همچنين عوامل ايجاد كننده خطرات نيز شامل موارد ذيل مي باشد: عوامل فيزيكي، شيميايي ، مكانيكي ، فيزيولوژيكي و بيولوژيكي ، ارگونوميكي و عوامل رواني، كه در هر مورد اگر ميزان عامل توليد كننده خطر بيش از حدود مجاز و استاندارد باشد، مشكلات عمده اي در محيط كار بوجود مي آيد. در بحث پيشگيري از وقوع حادثه، شناسايي خطرات ايمني مد نظر مي باشد. در اين مورد مي توان با مطالعه و بررسي از كليه نواحي كاري، مراجعه به گزارشات مربوط به حوادث و يا صدمات ناشي از كار، بررسي عمليات و پروسه توليد و مرور گزارشات مربوط به عملكرد ماشين آلات ، مشورت با كارگران، كارفرمايان و اعضاي كميته هاي بهداشت و ايمني... با محدوده و حوزه خطراتي كه افراد در معرض آنها قرار دارند، آشنا شده و در پيشگيري از وقوع آنها اقدام نمود. همچنين شناسايي خطرات بالقوه محيط كار از اهميت بسياري برخوردار است كه اين امر مبتني بر بررسي ها و مراقبت هاي شغلي و تجزيه و تحليل دقيق خطرات مي باشد. نكته قابل توجه آنست كه در حين شناسايي، بهتر است از موارد جزئي صرفنظر كرده و توجه خود را بر روي خطراتي كه ممكن است منجر به آسيبهاي جدي شوند، متمركز نماييم. بقیه در ادامه مطلب
بيماري هاي شغلي مي گردد.