قند و چربی های خون برای اغلب ما این اتفاق افتاده است که نسبت به تفسیر نتایج آزمایش خون خود یا نزدیکان مان حساس شده باشیم، البته اغلب نتایج آزمایشات خون همراه با مقادیر مرجع و رفرانس هستند که کار را بسیار راحت نموده است. با وجود این، در بعضی موارد، علامت هایی اختصاری و یا در برخی موارد اطلاعات مختصر ما در مورد نقش بعضی مواد شیمیایی در بدن، ممکن است ما را گیج کنند که البته همین اتفاق، ما را به دانستن سریع تر نتیجه آزمایش حساس تر می کند. در اغلب موارد، به دنبال بروز مشکل یا بیماری مکلف به انجام تست خون می شویم، اما در موارد بسیاری هم تغییراتی در اجزاء خونی ما رخ می دهد که بدون انجام آزمایش هیچ موقع متوجه آن نمی شویم و این تغییرات در درازمدت بر روی سلامتی ما اثر سوء خود را نشان می دهند. امروزه، نتایج آزمایشات خون در قسمت های هماتولوژی، بیوشیمی، ایمونولوژی و ارزیابی هورمون ها به تفکیک ارائه می شوند. می توان گفت بیشترین تأثیر تغذیه در قسمت بیوشیمی خون قابل مشاهده است، چون مواردی نظیر قند خون، چربی خون، اوره و... در این بخش اندازه گیری می شوند. در این مقاله سعی شده است اطلاعات مختصری راجع به اجزاء تفکیک شده در قسمت بیوشیمی خون آورده شود. این توضیحات فقط به عنوان یک راهنمای اولیه ارائه می شوند تا شما با مکانیسم عمل مواد شیمیایی حمل شده در خون بیشتر آشنا شوید. هر گونه تفسیر دقیق نیاز به تداخل و دقت پزشک مورد نظر دارد و خارج از حوصله این بحث است. گلوکز یا قند خون (Fasting Blood Sugar = FBS): این ماده منبع اصلی تأمین انرژی در تمام موجودات زنده است. برای اندازه گیری قند خون فرد حتما باید ناشتا باشد، به همین دلیل واژه Fasting به کار می رود، یعنی بعد از مدت کوتاهی گرسنگی قند خون اندازه گیری شده است. این مدت حدود 10 تا 12 ساعت می باشد. اگر سطح قند خون فردی بعد از 12 ساعت ناشتا بیشتر از 105 میلی گرم در دسی لیتر باشد، نشان دهنده استعداد ابتلاء وی به دیابت در طی ده سال آینده است. میزان نرمال قند خون بین حداقل 65 تا 70 و حداکثر 100 تا 110 در محدوده بالا می باشد، البته افزایش خفیف قند خون ممکن است در اثر دریافت اخیر فرد باشد، اما اگر در آزمایشات مکرر میزان آن تغییری نکرد، فرد نیاز به توصیه های رژیمی برای پیش گیری از ابتلا به دیابت در آینده دارد. بقیه در ادامه مطلب
مقدمه و اهميت بهداشتي : بقیه در ادامه مطلب
در كشور ما اهميت سرطان در حال افزايش است و به عنوان سومين علت مرگ و مير و دومين گروه بزرگ از بيماريهاي مزمن و غير قابل انتقال است . عادت هاي جديد زندگي ، افزايش مصرف دخانيات ، افزايش جمعيت و مسن تر شدن تركيب جمعيتي ، آلودگي هاي زيست محيطي و شرايط نامساعد در محيط هاي زيست انساني ، رواج ابتلا به بعضي بيماريهاي مسري مانند هپاتيت C و B در زمره ساير دلايل كلان منتهي به افزايش سرطان در جامعه ما محسوب مي شوند .
تخمين زده مي شود كه بيش از يك سوم تمام موارد سرطان ها قابل پيشگيري است و يك سوم ديگر مشروط به تشخيص زودرس و سريع ، بالقوه درمان پذير مي باشند ، در اكثر موارد ديگر كه درمان قطعي ميسر نيست با اقدام هاي موثر نگاهدارنده و تسكين دهنده ، مي توان كيفيت زندگي بيماران را بهبود بخشيد .
سرطان در ايران
ثبت موارد سرطان در ايران ابتدا در سال 1347 در استان مازندران شروع شد و منظور از آن شروع مطالعه اپيدميبولوژيك سرطان مري بوده ، در استانهاي غربي و جنوبي شايعترين سرطان ، سرطان پوست است .سرطانهاي پوست ، مري ، معده ، سرطان اوليه كبد و سرطان مثانه جزء سرطانهاي شايع در ايران هستند ، سه نوع اول سرطان ( پوست ، مري و معده ) در اغلب مناطق ايران بسيار شايع هستند و سرطانهاي مثانه و كبد در بعضي استانهاي ايران شايعترند.
تعريف :
همان طور كه يك ساختمان بزرگ از تجمع تعداد زيادي خشت يا سنگ يا آجر تشكيل شده است . بدن تمام موجودات زنده نيز از تجمع تعداد زيادي سلول بوجود آمده است . در حالت طبيعي هر روز ميليون ها سلول در بدن انسان به علت پيري يا صدمات و جراحات مي ميرند و به جاي آنها سلول هاي تازه اي جانشين مي گردند .
سلول ها در بدن همواره در حال تقسيم هستند و دستورات لازم را دريافت مي كنند و در حقيقت كار رشد و اصلاح بافتها را پي مي گيرند . معمولاً اين نظام طبيعي به نحو مطلوب در گردش است و كار سلول ها به خوبي كنترل مي شود . در بعضي از شرايط به عللي مكانيسم كنترل دچار اشكال شده و اختلال در عمل سلول ها پديد مي آيد كه باعث گرفتن دستورات غلط مي شود وقتي اين اتفاق افتاد سلول غير طبيعي مي شود و تغيير شكل مي دهد و تبديل به يك سلول سرطاني مي گردد ، تقسيم آن غير قابل كنترل مي شود و توده اي از سلول هاي غير طبيعي بوجود مي آيد ، تقسيمات بي هدف و سريع سلول هاي سرطاني در هر نقطه بدن كه باشد به تدريج توده يا توموري تشكيل مي دهد .
الف : عوامل زيست شناختي
1 – انواع دخانيات
در اثر استعمال انواع دخانيات ، صدها ماده شيميايي سرطان زا تشكيل مي گردد كه پس از ورود به بدن و انتشار در آن باعث ايجاد سرطان در اندام هاي مختلف بدن مانند لب ، حنجره ، ريه ، مري ، مثانه و …. مي گردد . مهمترين ماده سرطان زاي سيگار نيكوتين است .
2 - الكل
مصرف نوشابه هاي الكلي به مقدار زياد با سرطان هاي مري و كبد رابطه دارد . طبق برآورد انجام شده در 3% مرگهاي ناشي از سرطان الكل سهيم بوده است .
3 – عوامل مربوط به رژيم غذايي و مواد غذايي
مصرف غذاهاي سرخ شده و نمك سود با بروز سرطان معده ارتباط مي باشد . مصرف رژيم غذايي حاوي پروتئين هاي حيواني به مقدار زياد و رژيم هاي پر چرب ، وجود باكتريهاي زمينه ساز در دستگاه گوارش و آهسته بودن عبور غذا در اين دستگاه در ايجاد سرطان روده بزرگ ( كولون ) نقش عمده اي دارند . نيتريت موجود در مواد غذايي بويژه در گوشت و كنسروهاي كه به عنوان مواد نگهدارنده اضافه مي شود سبب ايجاد نيتروز آمين در بدن ميشودكه يك ماده سرطان زا است .
4 – مواجهه هاي شغلي
مواجهه با مواد شيميايي سرطان زا ناشي از صنايع و فعاليت هاي مختلف بخش هاي كشاورزي و خدمات و ... در محيط كار مي تواند سرطان زا باشد مثلاً كار در كارخانجات با پنبه نسوز ، خطر ابتلا به سرطان هاي كبد ، ريه و مثانه را افزايش مي دهد .
5 – ويروس ها
ويروسهاي هپاتيت B و C كه هپاتيت ناشي از آنها به سرطان كبد منتهي مي شود ، بيماري ايدز كه زمينه ساز بروز بعضي از انواع لنفوم هاست . ويروس پاپيلوماي انساني در ايجاد سرطان گردن رحم به شدت مورد سوء ظن هستند و ارتباط دارد .
6 – انگل ها
ارتباط بين انگل شيستوزوما و ايجاد سرطان مثانه
7 – پرتوهاي يونيزه كننده
در جريان اقدامات تشخيصي مانند عكس برداري از قفسه سينه و مشاغلي مانند انتقال زباله هاي اتمي ، اشعه X كه به بدن تابيده مي شودودر انفجارهاي اتمي افرادي كه تحت اشعه قرار گرفته اند نيز در معرض بروز سرطان خون و … مي باشند .
تشخيص بيماري و ارزيابي باليني بقیه در ادامه مطلب
الف) چه افرادي بايد از نظر آسم شغلي بررسي شوند؟
در تمامي بالغيني كه با علائم و نشانههاي انسداد راه هوايي مراجعه ميكنند، بايد احتمال وجود آسم شغلي در نظر گرفته شود. بسياري از افراد كه دچار آسم شغلي هستند در ابتدا بهعنوان COPD تلقي ميشوند زيرا انسداد مجاري هوايي، تا حدودي ثابت بوده و بسياري از آنها سيگاري هستند و زماني كه عامل مواجهه، برطرف شود ماهيت آسمي بيماري، وضوح بيشتري پيدا ميكند. بهترين راه غربالگري اين موضوع آن است كه از كارگران سئوال شود كه آيا علائم بيماري آنها در ايام تعطيل بهتر ميشود يا خير و چند روز طول ميكشد تا بهبودي حاصل شود. در صورتيكه از بيمار بپرسيم آيا علائم آسم، سر كار، بدتر ميشود يا خير؟ معمولاً فايدهاي ندارد زيرا بيشتر بيماران مبتلا به آسم شغلي، فقط پس از اتمام كار و شبها، دچار علائم ميشوند.
ب ) شرح حال :
شرح حال در شناسايي آسم شغلي اهميت زيادي دارد و در طي اخذ شرح حال بايد رابطه زماني ما بين مواجهه اخير و بروز علائم تنفسي، جستجو شود.
در صورتيكه يكي از حالات زير موجود باشد، رابطه بين علائم آسم و محيط كار، مورد سوء ظن قرار ميگيرد:
- علائمي كه صرفاً هنگام كار، بروز مينمايند.
- علائمي كه در تعطيلات آخر هفته، رفع ميگردند.
- علائمي كه در هر شيفت كاري به تناوب، تكرار ميشوند.
- علائمي كه در طي هفتة كاري، مرتباً بر شدت آنها افزوده ميگردد.
- علائمي كه پس از تغيير محيط كار، رفع ميگردند.
در طي اخذ شرح حال، بايد احتمال تماس و مواجهه با تمامي عوامل ايجاد كننده آسم چه در محيط كار و چه در درون محيط منزل، پرسيده شود.
شرح حالي كه اختصاصاً در رابطه با شغل فرد است، علاوهبر عنوان شغل بايد شامل مسئوليتهايي باشد كه فرد در برابر آن شغل داراست. در شرح حال بايد شدت و ميزان مواجهه نيز بررسي شود و خصوصيات شغلي، تشريح شود و عوامل آب و هوايي و موقعيت جغرافيايي، مدنظر قرار گيرند. بهعلاوه بايد كارگران ديگري كه دچار علائم تنفسي حملهاي شدهاند نيز شناسايي شوند و از آنها شرح حال شغلي كامل و مبتني بر زمان، اخذ شود.
در اخذ شرح حال سابقه طبي بيمار بايد بر شرح حال آسم، داروهاي فعلي و قبلي (مانند تناوب مصرف و نحوة استفاده از آنها در محل كار)، شرح حال مراجعه به اورژانس و انتوباسيون، تأكيد كرد.
بيماريهايي نظير: آسم دوران كودكي، رينيت آلرژيك، درماتيت آتوپيك و مسايل ديگر تنفسي مانند COPD، ممكن است براي پرسشنامة شرححال داراي اهميت باشند.
آسم شغلي 1 (تعريف و انواع ،پاتو فيزيولوژي وساز وكارهاي بروز آسم شغلي،عوامل ايجاد كننده ) بقیه در ادامه مطلب
تعريف آسم شغلي و انواع آن
براساس تعريفي كه Bernstein و همكارانش در سال ۱۹۹۳ ارائه كردند، آسم شغلي به نوعي از بيماري اطلاق ميشود كه در اثر مواجهه با وضعيتهاي خاص يا عوامل معين مرتبط با محيطهاي كاري، محدوديت تغييرپذير جريان هوا يا افزايش حساسيت مجاري هوايي، وجود داشته باشد ولي اين موضوع در خارج از محيط كار، صدق نكند. با در نظر گرفتن اين تعريف، ۲ دستهبندي كلي براي آسم شغلي، مطرح ميشود كه در ذيل آمده است.
۱- آسم شغلي آلرژيك يا آسم شغلي با دورة تأخيري :
اين دسته كه بهطور كلاسيك همان آسم شغلي، ناميده ميشوند در اثر واكنش ايمونولوژيك و پس از يك دورة تأخيري، ايجاد ميگردند و در اكثر موارد بهعلت مواجهه شدن با مواد داراي وزن مولكولي زياد و بعضي از مواد داراي وزن مولكولي كم، بروز مينمايد كه در اين واكنش، معمولاً IgE، نقش دارد. البته موادي مانند ايزوسياناتها كه باعث آسم شغلي ميشوند ولي مكانيسم ايمونولوژيك در آنها مشخص نيست و بدون واسطه IgE انجام ميگردد نيز در اين دسته قرار ميگيرند.
۲- نشانگان اختلال كاركردي راههاي هوايي تحريكپذير يا آسم شغلي ناشي از مواد محرك :
اين دسته معمولاً بدون تأخير ايجاد ميگردند و در اين حالت، راههاي هوايي پس از استنشاق حاد مقادير زيادي از عوامل سمي مانند: دي اكسيد گوگرد، اسيد سولفوريك، آمونياك يا دود، دچار تنگي و پاسخدهي بيش از حد ميشوند. بايد توجه داشت: بيماراني كه از پيش دچار آسم و پاسخ دهي بيش از حد راههاي هوايي بوده و بهدنبال تماس با عوامل محرك يا فيزيكي مانند ورزش و هواي سرد، دچار اسپاسم نايژهاي ميشوند، در تعريف RADS نميگنجند.
در صورت مواجهة مجدد با غلظت كم همان ماده، واكنشي بروز نميكند كه اين امر مبين عدم دخالت واكنش ايمونولوژيك است.
شايان ذكر است كه بعضي از مؤلفين، دسته سومي را نيز تحت عنوان آسم شغلي احتمالاً ناشي از مواد محرك در نظر گرفتهاند و دورة تأخيري و تحريك اين دسته در زمانهايي بروز مينمايد كه فرد با مقادير اندك و غيرمحرك، تماس داشته باشد.
براي مثال: فورمالدئيد، گلوتارالدئيد و كلرامين در استخرهاي شنا و محلهاي كار آلوده با باكتريها و قارچها.
نوع ديگري از تنگي تغييرپذير مجاري هوايي وابسته به كار نيز وجود دارد كه در اثر مواجهه شغلي با مواد آلي مانند: پنبه، بذركتان شاهدانه ، كنف هندي و بعضي از غلات، بروز مينمايد. بيشتر متخصصين، بيماري راههاي هوايي ناشي از ذرات آلي را اختلالي شبه آسم ميخوانند و آن را از آسم حقيقي، مجزا ميدانند. علل اين تمايز را ميتوان در عدم وجود ائوزينوفيلي در راههاي هوايي، فراواني كمتر افزايش پاسخدهي راههاي هوايي، تمايل به بروز برونشيت مزمن جستجو كرد.
پاتوفيزيولوژي و سازوكاربروز آسم شغلي