دنیای امروز استرس های مختلفی دارد كه بعضی از این استرس ها مختص محیط كار است. نزاع با یك همكار، محروم شدن از پاداش، دیر رسیدن به سر كار و فشار هیأت مدیره یا رؤسای سازمان به مدیر را می توان نمونه هایی از استرس های محیط كار نامید . مدیران برای این كه بهداشت روانی محیط كار را تأمین كنند باید با مفاهیم اساسی بهداشت روانی آشنا شوند. مدیران باید توجه داشته باشند كه مدیریت اثربخش نیز بدون توجه و اعتماد به سلامت روانی كاركنان حاصل نمی شود و برای رسیدن به این مهم باید اصول بهداشت روانی در سازمان را رعایت نمایند.مطلب ذیل به موضوع فوق می پردازد. بقیه در ادامه مطلب
● اصول بهداشت روانی در سازمان :
۱- ایجاد جو صمیمیت، همدلی، صداقت، همكاری و احترام متقابل در میان كاركنان سازمان.
۲- پرهیز از اعمال روش های مبتنی بر زور و اجبار در محیط سازمان.
۳- شناسایی استعدادهای بالقوه كاركنان تحت نظارت سازمان و فراهم ساختن رشد و شكوفایی این استعداد در حد توان و امكانات سازمان.
۴- پرهیز از قضاوت های كوركورانه و مبتنی بر پیشداوری در مورد كار و رفتار كاركنان سازمان. استرس و نگرانی های افراد نسبت به كار ، خانواده و نگرانی های مادران كارمند نسبت به وضع كودكان خود، وضع اقتصادی، انتظارات سازمان از كارمندان و... همگی سبب می شود كه فرد از لحظه بیداری بامداد تا هنگام آرمیدن شامگاه همواره دچار هیجان ها، تنش ها، نگرانیها و امیدهای گوناگونی باشد كه گاه با ظرفیت بدنی، عصبی و روانی وی متناسب نیست و افراد و سازمان را دچار مشكل می كند.اگر سازمان به سطح تولید مناسب برسد اما كاركنان سازمان افراد عصبی، افسرده، ناراحت و پرخاشگر در انتظار فرصتی تا پریشانیهای روانی خود را با كم كاری، ترور شخصیت یكدیگر، غیبت، شایعه پراكنی و ایجاد سوانح و حوادث و به شیوه ای مخرب نشان دهند در این صورت آیا می توان چنین جامعه ای را سالم یا موفق دانست؟ شكی نیست كه پاسخ به این سؤال منفی است بنابر این می توان گفت نقش و وظیفه دیگر هر مدیر لایق، دورنگر و كاردان، تأمین بهداشت روانی كاركنان سازمان است.
● بهداشت روانی به سه قسمت تعریف می شود :
۱- نگرانی های مربوط به خود، ۲- نگرش های مربوط به دیگران، ۳- نگرشهای مربوط به زندگی.
نشانه هایی وجود دارد كه ما را از دشواریهای روانی، به ویژه در خود فرو رفتن، پرخاشگری، خودمداری، بی اعتمادی شدید، احساس ناتوانی و وابستگی مطلع سازد. به علاوه برای داشتن بهداشت روانی خوب شرایطی وجود دارد كه عبارتند از : روبه رو شدن با واقعیت، كم توقع بودن، دشمنی نكردن با دیگران و كمك رسانی به مردم.
مس اولین عنصر شناخته شده است و فلزی نسبتا قرمز رنگ است و قابلیت هدایت الکتریکی و حرارتی بالایی دارد. مس از پرکاربردترین فلزات در صنعت است. مس در صنایعی از قبیلِ الکترونیک (در سیم ها، لامپهای پرتو کاتدی، در IC ، لامپهای خلاء، کلیدها و تقویت کننده های الکترونیکی)، صنایع نظامی (تهیه اسلحه)، صنایع فلزی (تهیه آلیاژها و تهیه سکه ها)، وسایل آشپزخانه، در تصفیه آب، به عنوان واکنشگر در شیمی، در تهیه سموم کشاورزی و .... کاربرد دارد. بقیه در ادامه مطلب
مس یکی از عناصر رایج در طبیعت است که بر اثر پدیده های طبیعی در محیط زیست به مقدار فراوان یافت می شود. بسیاری از ترکیبات مس در رسوبات یا ذرات خاک ته نشین شده یا به این ذرات می چسبند. ترکیبات قابل حل مس ممکن است برای سلامت انسان مضر باشند. معمولاً پس از فعالیتهای کشاورزی ترکیبات محلول در آبِ مس، در محیط آزاد می شوند.
به علت انتشار آبهای آلوده به مس درکناره رودخانه ها، گل و لای آلوده به مس تجمع می یابد. مس، در اثر احتراق سوختهای فسیلی وارد هوا می شود. این مس، قبل از این که به واسطه بارش باران ته نشست کند ، مدتی طولانی در هوا باقی می ماند. بنابراین میزان آن در خاک کاهش می یابد. در نتیجه بعد از ته نشست مس موجود در هوا، خاک حاوی مقدار زیادی مس خواهد بود.
مس هم از طریق منابع طبیعی و هم در اثر فعالیتهای بشری، در محیط پراکنده می شود. از جمله منابع طبیعی آن، گرد و غبار حاصل از باد، گیاهان فاسد شده، آتش سوزی جنگلها و آب دریا می باشد. تنها تعداد اندکی از فعالیتهای بشری که باعث انتشار مس می شوند، مشخص شده اند. عوامل دیگر انتشار مس، فعالیتهای معدنی، تولید فلز، تولید چوب و تولید کودهای فسفاته است.
مس عموما در نزدیکی معدنها، مکانهای صنعتی و محل دفع زباله ها یافت می شود. مس در محیط زیست تجزیه نمی شود و به همین علت وقتی در خاک باشد، در گیاهان و جانوران تجمع می یابد. در خاکهای غنی از مس تعداد محدودی از گیاهان شانس بقا دارند. به همین علت است که در نزدیکی کارخانجات مس، پوشش گیاهی زیادی وجود ندارد. به خاطر اثرات مس بر گیاهان، بسته به اسیدیته خاک و میزان مواد آلی، این عنصر تهدیدی جدی برای مزارع محسوب می شود. هنگامی که مزارع با مس آلوده شوند، جانوران غلظت بالاتری از مس را جذب می کنند که به سلامت آنها آسیب می رساند.
مقدار مس موجود در هوا بسیار کم است، بنابراین تنفس مس خیلی ناچیز است. اما افرادی که در نزدیکی مناطقی که به ذوب و فرآوری مس می پردازند، زندگی می کنند، ممکن است مقدار بیشتری مس در مقایسه با افراد عادی دریافت و استنشاق نمایند. در لوله کشی برخی از منازل از لوله های مسی استفاده می شود. افرادی که در چنین خانه هایی زندگی می کنند، نیز مقدار مس بیشتری در مقایسه با افراد عادی مصرف می کنند. زیرا ممکن لوله ها با گذشت زمان پوسیده شوند و مقداری از مس وارد آب آشامیدنی شود.
دغدغه های روزمره زندگی افراد در عناوین مختلف و پیشتازی تکنولوژی های پیشرفته و صنعتی موجب کم تحرکی و حتی بی تحرکی آدم ها شده است. بقیه در ادامه مطلب
نتیجه این بی تحرکی که از معایب تمدن نوین به شمار می آید، تنبل شدن عضلات بدن و گرفتگی آن ها و خشک شدن مفاصل در مکانیزم جسمانی و احساس خستگی، کم حوصلگی، استرس و اضطراب در حالت های روانی می باشد.
تمرینات کششی، به عنوان راه حلی برای دوری از این امراض یکی از ساده ترین و ارزان ترین روش هایی است که می تواند مضرات کم تحرکی را کم رنگ کند یا دست کم زمینه ساز افزایش توان جسمانی گردد. زیرا تمرینات کششی عضلات و مفاصل را آماده و متحرک نگاه می دارد و هماهنگی بهینه ای بین تحرک و تنفس را موجب می شود.
فواید تمرینات کششی
بعضی ها فکر می کنند که اجرای این تمرین ها تنها قبل از پرداختن به ورزشهای مختلف مفید است و هدف آن آمادگی بدن برای فعالیت های جسمانی سنگین است. اما برخلاف تصور این افراد، هدف از اجرای حرکات کششی این است که انسان وضعیت جسمانی خود را بشناسد، جریان انرژی را در بدنش لمس کند، تنش را بشناسد و روش های تنش زدایی را فرا گیرد، روش های آرام سازی بدن را با تمرکز فراوان در اجرای تمرین ها دریابد و صبور بودن و با قاعده زندگی کردن را بیاموزد، خوب تنفس کند و سیستم عصبی خود را کنترل نماید.
به نظر شما کارگران در اجرای ارگونومی چه نقشی دارند؟ آیا آنها هم میتوانند دراجرای راهکارهایی که در بهبود محیط کار و کاهش آسیبهایشان موثر است، کاری کنند؟ کارشناسان معتقدند نوعی از ارگونومی، مشارکتی است. دکتر مجید معتمدزاده در اینباره راهکارهای مشارکت در ارگونومی را مطرح میکند. ارگونومی مشارکتی، مشارکت فعال تمام سازمان در توسعه و اجرای دانش ارگونومی است که البته با حمایت کامل مدیریت انجام میشود تا شرایط محیط کار، کیفیت و بهرهوری افزایش یابد. یکی از ویژگیهای ارگونومی مشارکتی این است که کارکنان بتوانند ارگونومی را به عنوان یک دانش و تکنولوژی فراگیرند و از آن برای حل مشکلات محیط کار استفاده کنند. در سالهای اخیر، گرایش قابل توجهی به سمت ارگونومی مشارکتی ایجاد شده که بخشی از آن به دلیل زمینههای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است. جامعه و نیروی کار امروز روشهای مدیریتی مربوط به 50 سال قبل را نمیپذیرد زیرا امروزه تاکید زیادی بر کیفیت و مشتریمداری وجود دارد و تحقق آن نیازمند مشارکت بیشتر نیروی کار است. در حال حاضر رویکرد ارگونومی مشارکتی، در سازمان به عنوان رویکردی موثر برای تحول سازمانها، بهرهوری و رضایتمندی کارکنان پذیرفته شده است. از آنجا که بهبود مداوم در سازمان بدون مشارکت همه نیروهای درگیر در سازمان امکانپذیر نیست و مدیریت به تنهایی توان و امکان ارزیابی تمام فعالیتها را در سازمان ندارد، جلب مشارکت همه به منظور ایجاد بهبود در سازمان ضروری است و انجام این مهم باعث احساس مالکیت نسبت به کار، شکوفا شدن خلاقیتها و ارائه پیشنهادات میشود. در ارگونومی مشارکتی با معرفی و آموزش دانش کاربردی ارگونومی به همه افراد، کارکنان با استفاده از این دیدگاه جدید و با عطف به تجربههای شغلیشان قادر میشوند پیشنهادات مناسب، عملی و ساده (بدون هزینه و کمهزینه) برای بهبود سازمان و شرایط محیط کار ارائه کنند. از ارکان اصلی پرداختن به ارگونومی مشارکتی در سازمان، آموزش است. آموزش ارگونومی بهصورت کارگاهی است و در ابتدا از سطح مدیران ارشد سازمان گروهی که علاقهمندی بیشتری به موضوع دارند (حداکثر 15نفر) انتخاب و در یک کارگاه ارگونومی تخصصی ظرف چند هفته مبانی و اصول دانش ارگونومی توسط متخصصان ارگونومی به آنان آموزش داده میشود. این تیم، آموزش ارگونومی را در سطح سازمان با همراهی متخصصان ارگونومی انجام میدهد. بقیه در ادامه مطلب