هواي پاك مايه شادماني زندگي بشري است كه نياز به آن بيش از نياز به غذا و آب مي باشد. صنعت مدرن امروز، باعث توليد گازها و ذرات زيادي مي شود كه هواي آزاد را آلوده مي كنند. در گذشته زغال در صنعت باعث توليد دي اكسيد گوگرد زيادي مي شد، ولي امروز به دليل محتويات كم گوگرد در زغال، سوخت آن مشكلات زيادي توليد نمي كند ولي وسايل نقليه موتوري مشكل اساسي هستند كه دي اكسيد نيتروژن و ذرات آلي غير قابل تجزيه توليد مي كنند كه تحت اثر اشعه خورشيد به ازن تبديل مي شود كه مهمترين آلوده كننده هوا مي باشد. گاز دي اكسيد نيتروژن ( NO2 ) هوا را به رنگ قهوه اي در مي آورد و اين وضعيتي است كه بسياري از شهرها در فصل تابستان با آن مواجه هستند . ذرات ريز كه در اثر سوخت موتورهاي بنزيني و گردوغبار جاده اي، دود حاصل آتش سوزي و گرده هاي گياهان توليد مي شود عامل آلودگي هوا در روزهاي زمستاني است . بقیه در ادامه مطلب
تعريف آلودگي هوا:
آلودگي هوا يعني افزايش ميزان گازهاي سمي و ذرات ريز جامد و مايع در هوا در غلظت هايي كه تهديد كننده سلامتي هستند .
منابع آلودگي هوا:
مهمترين منابع آلودگي هوا عبارتند از :
1- وسايل نقليه
2- كارخانجات صنعتي
3- دود ناشي از آتش سوزي
4- گرده هاي گياهان
5- طوفانهاي شن و ماسه روان
6- طوفان ،گردوغبارو فعاليت آتشفشانها و آتش سوزي جنگل
مهمترين آلوده كننده هوا :
دنیای امروز استرس های مختلفی دارد كه بعضی از این استرس ها مختص محیط كار است. نزاع با یك همكار، محروم شدن از پاداش، دیر رسیدن به سر كار و فشار هیأت مدیره یا رؤسای سازمان به مدیر را می توان نمونه هایی از استرس های محیط كار نامید . مدیران برای این كه بهداشت روانی محیط كار را تأمین كنند باید با مفاهیم اساسی بهداشت روانی آشنا شوند. مدیران باید توجه داشته باشند كه مدیریت اثربخش نیز بدون توجه و اعتماد به سلامت روانی كاركنان حاصل نمی شود و برای رسیدن به این مهم باید اصول بهداشت روانی در سازمان را رعایت نمایند.مطلب ذیل به موضوع فوق می پردازد. بقیه در ادامه مطلب
● اصول بهداشت روانی در سازمان :
۱- ایجاد جو صمیمیت، همدلی، صداقت، همكاری و احترام متقابل در میان كاركنان سازمان.
۲- پرهیز از اعمال روش های مبتنی بر زور و اجبار در محیط سازمان.
۳- شناسایی استعدادهای بالقوه كاركنان تحت نظارت سازمان و فراهم ساختن رشد و شكوفایی این استعداد در حد توان و امكانات سازمان.
۴- پرهیز از قضاوت های كوركورانه و مبتنی بر پیشداوری در مورد كار و رفتار كاركنان سازمان. استرس و نگرانی های افراد نسبت به كار ، خانواده و نگرانی های مادران كارمند نسبت به وضع كودكان خود، وضع اقتصادی، انتظارات سازمان از كارمندان و... همگی سبب می شود كه فرد از لحظه بیداری بامداد تا هنگام آرمیدن شامگاه همواره دچار هیجان ها، تنش ها، نگرانیها و امیدهای گوناگونی باشد كه گاه با ظرفیت بدنی، عصبی و روانی وی متناسب نیست و افراد و سازمان را دچار مشكل می كند.اگر سازمان به سطح تولید مناسب برسد اما كاركنان سازمان افراد عصبی، افسرده، ناراحت و پرخاشگر در انتظار فرصتی تا پریشانیهای روانی خود را با كم كاری، ترور شخصیت یكدیگر، غیبت، شایعه پراكنی و ایجاد سوانح و حوادث و به شیوه ای مخرب نشان دهند در این صورت آیا می توان چنین جامعه ای را سالم یا موفق دانست؟ شكی نیست كه پاسخ به این سؤال منفی است بنابر این می توان گفت نقش و وظیفه دیگر هر مدیر لایق، دورنگر و كاردان، تأمین بهداشت روانی كاركنان سازمان است.
● بهداشت روانی به سه قسمت تعریف می شود :
۱- نگرانی های مربوط به خود، ۲- نگرش های مربوط به دیگران، ۳- نگرشهای مربوط به زندگی.
نشانه هایی وجود دارد كه ما را از دشواریهای روانی، به ویژه در خود فرو رفتن، پرخاشگری، خودمداری، بی اعتمادی شدید، احساس ناتوانی و وابستگی مطلع سازد. به علاوه برای داشتن بهداشت روانی خوب شرایطی وجود دارد كه عبارتند از : روبه رو شدن با واقعیت، كم توقع بودن، دشمنی نكردن با دیگران و كمك رسانی به مردم.
مقدمه و اهميت بهداشتي : بقیه در ادامه مطلب
در كشور ما اهميت سرطان در حال افزايش است و به عنوان سومين علت مرگ و مير و دومين گروه بزرگ از بيماريهاي مزمن و غير قابل انتقال است . عادت هاي جديد زندگي ، افزايش مصرف دخانيات ، افزايش جمعيت و مسن تر شدن تركيب جمعيتي ، آلودگي هاي زيست محيطي و شرايط نامساعد در محيط هاي زيست انساني ، رواج ابتلا به بعضي بيماريهاي مسري مانند هپاتيت C و B در زمره ساير دلايل كلان منتهي به افزايش سرطان در جامعه ما محسوب مي شوند .
تخمين زده مي شود كه بيش از يك سوم تمام موارد سرطان ها قابل پيشگيري است و يك سوم ديگر مشروط به تشخيص زودرس و سريع ، بالقوه درمان پذير مي باشند ، در اكثر موارد ديگر كه درمان قطعي ميسر نيست با اقدام هاي موثر نگاهدارنده و تسكين دهنده ، مي توان كيفيت زندگي بيماران را بهبود بخشيد .
سرطان در ايران
ثبت موارد سرطان در ايران ابتدا در سال 1347 در استان مازندران شروع شد و منظور از آن شروع مطالعه اپيدميبولوژيك سرطان مري بوده ، در استانهاي غربي و جنوبي شايعترين سرطان ، سرطان پوست است .سرطانهاي پوست ، مري ، معده ، سرطان اوليه كبد و سرطان مثانه جزء سرطانهاي شايع در ايران هستند ، سه نوع اول سرطان ( پوست ، مري و معده ) در اغلب مناطق ايران بسيار شايع هستند و سرطانهاي مثانه و كبد در بعضي استانهاي ايران شايعترند.
تعريف :
همان طور كه يك ساختمان بزرگ از تجمع تعداد زيادي خشت يا سنگ يا آجر تشكيل شده است . بدن تمام موجودات زنده نيز از تجمع تعداد زيادي سلول بوجود آمده است . در حالت طبيعي هر روز ميليون ها سلول در بدن انسان به علت پيري يا صدمات و جراحات مي ميرند و به جاي آنها سلول هاي تازه اي جانشين مي گردند .
سلول ها در بدن همواره در حال تقسيم هستند و دستورات لازم را دريافت مي كنند و در حقيقت كار رشد و اصلاح بافتها را پي مي گيرند . معمولاً اين نظام طبيعي به نحو مطلوب در گردش است و كار سلول ها به خوبي كنترل مي شود . در بعضي از شرايط به عللي مكانيسم كنترل دچار اشكال شده و اختلال در عمل سلول ها پديد مي آيد كه باعث گرفتن دستورات غلط مي شود وقتي اين اتفاق افتاد سلول غير طبيعي مي شود و تغيير شكل مي دهد و تبديل به يك سلول سرطاني مي گردد ، تقسيم آن غير قابل كنترل مي شود و توده اي از سلول هاي غير طبيعي بوجود مي آيد ، تقسيمات بي هدف و سريع سلول هاي سرطاني در هر نقطه بدن كه باشد به تدريج توده يا توموري تشكيل مي دهد .
الف : عوامل زيست شناختي
1 – انواع دخانيات
در اثر استعمال انواع دخانيات ، صدها ماده شيميايي سرطان زا تشكيل مي گردد كه پس از ورود به بدن و انتشار در آن باعث ايجاد سرطان در اندام هاي مختلف بدن مانند لب ، حنجره ، ريه ، مري ، مثانه و …. مي گردد . مهمترين ماده سرطان زاي سيگار نيكوتين است .
2 - الكل
مصرف نوشابه هاي الكلي به مقدار زياد با سرطان هاي مري و كبد رابطه دارد . طبق برآورد انجام شده در 3% مرگهاي ناشي از سرطان الكل سهيم بوده است .
3 – عوامل مربوط به رژيم غذايي و مواد غذايي
مصرف غذاهاي سرخ شده و نمك سود با بروز سرطان معده ارتباط مي باشد . مصرف رژيم غذايي حاوي پروتئين هاي حيواني به مقدار زياد و رژيم هاي پر چرب ، وجود باكتريهاي زمينه ساز در دستگاه گوارش و آهسته بودن عبور غذا در اين دستگاه در ايجاد سرطان روده بزرگ ( كولون ) نقش عمده اي دارند . نيتريت موجود در مواد غذايي بويژه در گوشت و كنسروهاي كه به عنوان مواد نگهدارنده اضافه مي شود سبب ايجاد نيتروز آمين در بدن ميشودكه يك ماده سرطان زا است .
4 – مواجهه هاي شغلي
مواجهه با مواد شيميايي سرطان زا ناشي از صنايع و فعاليت هاي مختلف بخش هاي كشاورزي و خدمات و ... در محيط كار مي تواند سرطان زا باشد مثلاً كار در كارخانجات با پنبه نسوز ، خطر ابتلا به سرطان هاي كبد ، ريه و مثانه را افزايش مي دهد .
5 – ويروس ها
ويروسهاي هپاتيت B و C كه هپاتيت ناشي از آنها به سرطان كبد منتهي مي شود ، بيماري ايدز كه زمينه ساز بروز بعضي از انواع لنفوم هاست . ويروس پاپيلوماي انساني در ايجاد سرطان گردن رحم به شدت مورد سوء ظن هستند و ارتباط دارد .
6 – انگل ها
ارتباط بين انگل شيستوزوما و ايجاد سرطان مثانه
7 – پرتوهاي يونيزه كننده
در جريان اقدامات تشخيصي مانند عكس برداري از قفسه سينه و مشاغلي مانند انتقال زباله هاي اتمي ، اشعه X كه به بدن تابيده مي شودودر انفجارهاي اتمي افرادي كه تحت اشعه قرار گرفته اند نيز در معرض بروز سرطان خون و … مي باشند .
تشخيص بيماري و ارزيابي باليني بقیه در ادامه مطلب
الف) چه افرادي بايد از نظر آسم شغلي بررسي شوند؟
در تمامي بالغيني كه با علائم و نشانههاي انسداد راه هوايي مراجعه ميكنند، بايد احتمال وجود آسم شغلي در نظر گرفته شود. بسياري از افراد كه دچار آسم شغلي هستند در ابتدا بهعنوان COPD تلقي ميشوند زيرا انسداد مجاري هوايي، تا حدودي ثابت بوده و بسياري از آنها سيگاري هستند و زماني كه عامل مواجهه، برطرف شود ماهيت آسمي بيماري، وضوح بيشتري پيدا ميكند. بهترين راه غربالگري اين موضوع آن است كه از كارگران سئوال شود كه آيا علائم بيماري آنها در ايام تعطيل بهتر ميشود يا خير و چند روز طول ميكشد تا بهبودي حاصل شود. در صورتيكه از بيمار بپرسيم آيا علائم آسم، سر كار، بدتر ميشود يا خير؟ معمولاً فايدهاي ندارد زيرا بيشتر بيماران مبتلا به آسم شغلي، فقط پس از اتمام كار و شبها، دچار علائم ميشوند.
ب ) شرح حال :
شرح حال در شناسايي آسم شغلي اهميت زيادي دارد و در طي اخذ شرح حال بايد رابطه زماني ما بين مواجهه اخير و بروز علائم تنفسي، جستجو شود.
در صورتيكه يكي از حالات زير موجود باشد، رابطه بين علائم آسم و محيط كار، مورد سوء ظن قرار ميگيرد:
- علائمي كه صرفاً هنگام كار، بروز مينمايند.
- علائمي كه در تعطيلات آخر هفته، رفع ميگردند.
- علائمي كه در هر شيفت كاري به تناوب، تكرار ميشوند.
- علائمي كه در طي هفتة كاري، مرتباً بر شدت آنها افزوده ميگردد.
- علائمي كه پس از تغيير محيط كار، رفع ميگردند.
در طي اخذ شرح حال، بايد احتمال تماس و مواجهه با تمامي عوامل ايجاد كننده آسم چه در محيط كار و چه در درون محيط منزل، پرسيده شود.
شرح حالي كه اختصاصاً در رابطه با شغل فرد است، علاوهبر عنوان شغل بايد شامل مسئوليتهايي باشد كه فرد در برابر آن شغل داراست. در شرح حال بايد شدت و ميزان مواجهه نيز بررسي شود و خصوصيات شغلي، تشريح شود و عوامل آب و هوايي و موقعيت جغرافيايي، مدنظر قرار گيرند. بهعلاوه بايد كارگران ديگري كه دچار علائم تنفسي حملهاي شدهاند نيز شناسايي شوند و از آنها شرح حال شغلي كامل و مبتني بر زمان، اخذ شود.
در اخذ شرح حال سابقه طبي بيمار بايد بر شرح حال آسم، داروهاي فعلي و قبلي (مانند تناوب مصرف و نحوة استفاده از آنها در محل كار)، شرح حال مراجعه به اورژانس و انتوباسيون، تأكيد كرد.
بيماريهايي نظير: آسم دوران كودكي، رينيت آلرژيك، درماتيت آتوپيك و مسايل ديگر تنفسي مانند COPD، ممكن است براي پرسشنامة شرححال داراي اهميت باشند.
آسم شغلي 1 (تعريف و انواع ،پاتو فيزيولوژي وساز وكارهاي بروز آسم شغلي،عوامل ايجاد كننده ) بقیه در ادامه مطلب
تعريف آسم شغلي و انواع آن
براساس تعريفي كه Bernstein و همكارانش در سال ۱۹۹۳ ارائه كردند، آسم شغلي به نوعي از بيماري اطلاق ميشود كه در اثر مواجهه با وضعيتهاي خاص يا عوامل معين مرتبط با محيطهاي كاري، محدوديت تغييرپذير جريان هوا يا افزايش حساسيت مجاري هوايي، وجود داشته باشد ولي اين موضوع در خارج از محيط كار، صدق نكند. با در نظر گرفتن اين تعريف، ۲ دستهبندي كلي براي آسم شغلي، مطرح ميشود كه در ذيل آمده است.
۱- آسم شغلي آلرژيك يا آسم شغلي با دورة تأخيري :
اين دسته كه بهطور كلاسيك همان آسم شغلي، ناميده ميشوند در اثر واكنش ايمونولوژيك و پس از يك دورة تأخيري، ايجاد ميگردند و در اكثر موارد بهعلت مواجهه شدن با مواد داراي وزن مولكولي زياد و بعضي از مواد داراي وزن مولكولي كم، بروز مينمايد كه در اين واكنش، معمولاً IgE، نقش دارد. البته موادي مانند ايزوسياناتها كه باعث آسم شغلي ميشوند ولي مكانيسم ايمونولوژيك در آنها مشخص نيست و بدون واسطه IgE انجام ميگردد نيز در اين دسته قرار ميگيرند.
۲- نشانگان اختلال كاركردي راههاي هوايي تحريكپذير يا آسم شغلي ناشي از مواد محرك :
اين دسته معمولاً بدون تأخير ايجاد ميگردند و در اين حالت، راههاي هوايي پس از استنشاق حاد مقادير زيادي از عوامل سمي مانند: دي اكسيد گوگرد، اسيد سولفوريك، آمونياك يا دود، دچار تنگي و پاسخدهي بيش از حد ميشوند. بايد توجه داشت: بيماراني كه از پيش دچار آسم و پاسخ دهي بيش از حد راههاي هوايي بوده و بهدنبال تماس با عوامل محرك يا فيزيكي مانند ورزش و هواي سرد، دچار اسپاسم نايژهاي ميشوند، در تعريف RADS نميگنجند.
در صورت مواجهة مجدد با غلظت كم همان ماده، واكنشي بروز نميكند كه اين امر مبين عدم دخالت واكنش ايمونولوژيك است.
شايان ذكر است كه بعضي از مؤلفين، دسته سومي را نيز تحت عنوان آسم شغلي احتمالاً ناشي از مواد محرك در نظر گرفتهاند و دورة تأخيري و تحريك اين دسته در زمانهايي بروز مينمايد كه فرد با مقادير اندك و غيرمحرك، تماس داشته باشد.
براي مثال: فورمالدئيد، گلوتارالدئيد و كلرامين در استخرهاي شنا و محلهاي كار آلوده با باكتريها و قارچها.
نوع ديگري از تنگي تغييرپذير مجاري هوايي وابسته به كار نيز وجود دارد كه در اثر مواجهه شغلي با مواد آلي مانند: پنبه، بذركتان شاهدانه ، كنف هندي و بعضي از غلات، بروز مينمايد. بيشتر متخصصين، بيماري راههاي هوايي ناشي از ذرات آلي را اختلالي شبه آسم ميخوانند و آن را از آسم حقيقي، مجزا ميدانند. علل اين تمايز را ميتوان در عدم وجود ائوزينوفيلي در راههاي هوايي، فراواني كمتر افزايش پاسخدهي راههاي هوايي، تمايل به بروز برونشيت مزمن جستجو كرد.
پاتوفيزيولوژي و سازوكاربروز آسم شغلي
(Occupational Health And Saftey Assessment Series) به معناي «مجموعه ارزيابي ايمني و بهداشت حرفه اي» است. و OHSAS-18001:1999 نام نظام جهاني مديريت ايمني و بهداشت حرفه اي مصوب) IS0 سازمان بينالمللي استاندارد) است و عبارت است از نيازمنديهاي نظام مديريت ايمني و بهداشت حرفه اي، تا يك سازمان بتواند بخوبي مخاطرات مربوط به ايمني و بهداشت حرفه اي را كنترل كند و يك محيط سالم و ايمن كاري را به وجود آورد و عملكرد خود را بهبود بخشد. توجه به استانداردهاي نظام OHSAS 18001 از سال آخر دهه 1990 ميلادي آغاز شد و سازمانهاي عمومي و خصوصي زيادي در سطح دنيا با اجراي آن گزارش كردند كه اجراي اين نظام باعث بهبود ايمني و بهداشت محيط كارشان شده و هزينههاي ضايعات را نيز به شدت كاهش داده است. اصولاً هدف از اسقرار نظام ايمني و بهداشت شغلي، سالمسازي محيط كار و بهبود عملكرد سازمان در زمينه ايمني و بهداشت شغلي از طريق پيشگيري آسيبها و خطرات است. بقیه در ادامه مطلب
1ـ ضرورت استقرار نظام مديريت ايمني و بهداشت شغلي در يك سازمان
عوامل زيانآور زيادي در محيطهاي كاري مختلف وجود دارند كه منجر به ضايعات انساني و مادي فراوان ميشوند. رعايت نكات ايمني و بهداشت كار باعث سالم و بيخطر شدن محيطهاي كاري و كنترل ضايعات ميشود. اصولاً ايمني را ميزان فرار از خطر و دور كردن آسيبها تعريف كردهاند. رشته مهندسي ايمني و حفاظت رشته با ارزش، وسيع و گستردهاي است كه مجموعه تدابير، فنون، شيوهها و اصولي را در بر ميگيرد كه با به كار بردن آنها ميتوان نيروي انساني و سرمايه را در مقابل خطرات مختلف و محتمل در محيطهاي كار به نحو موثري حفظ و حراست كرد و در نتيجه محيطهاي كاري بيخطر و سالمي جهت افزايش كارايي كاركنان و سودآوري سازمان ايجاد كرد و خطرات و آسيبهاي محيط كار را به حداقل خود رسانيد. أشنا شدن با عوامل و عناصر زيانبخش و خطرات محيط كار و نحوه مقابله با آنها باعث ميشود كه نيروي انساني شاغل در محيط كار احساس امنيت كند و كارآيياش افزايش يابد، همچنين وجهه، اعتبار و ارزش سازمان در انظار عمومي ارتقا پيدا كند
شناخت آثار سوء مواد شيميايي، گازها، تشعشعات وساير عوامل فيزيكي و شيميايي زيانبخش محيط كار روي بدن انسان و حوادث ناشي از كار با وسايل و ماشينآلات، پيشبيني تدابير، فنون و وسايل ايمني لازم را براي هر يك از موارد مذكور ضروري و اجتنابناپذير ميسازد. هر اقدام ايمني و بهداشت شغلي باعث ارتقاء سطح نسبي ايمني در سازمان ميشود. بررسيهاي انجام شده پيرامون چگونگي وقوع حوادث در صنايع مختلف نشان داه است كه علت اصلي آنها وجود((شرايط ناايمن» و «اعمال ناايمن» است كه خود ناشي از سوء مديريت و برخوردهاي موردي و موضعي (و نه نظام گرايانه، بنيادي و راهبردي) با فعاليتهاي ايمني است.
ضمناً بايد توجه داشت كه آسيبها و خطرهاي محيطهاي كاري محدود به حادثه نميشود. حادثه اثرات سوء آني و فوري بر روي نيروي انساني و عوامل مادي برجا ميگذارد: حال آن كه عواملي هستند كه تاثيرهاي سوء درازمدت بر سلامت انسان و محيطزيست ميگذارد كه شايد تاسالها قابل تشخيص نباشند كه آنها را بيماري (عمدتاً بيماريهاي حرفهاي و امراض شغلي يعني بيماريهايي كه به سبب نوع كار عارض انسان ميشود) مينامند.
به دنبال اين تفكر و با تمركز بر شناخت عامل بالقوه آسيبرسان (اعم از حادثه و بيماري). به عنوان نقطه آغازين بررسي در امور ايمني بهداشت كار و محور قرار دادن انسان به عنوان كليد پيشرفت و تعالي سازمان، نظامي برقرار شده است كه گردانندگان آن بايد برنامه ريزي، سازماندهي، نظارت و كنترل همزمان را بر حوادث و همچنين بيماريها و در نتيجه ايجاد يك محيط سالم و ايمن كاري، داشته باشند.
اصولاً امروزه بسياري از سازمانها براي هدايت و هماهنگكردن فعاليتهاي هدفمند و نظامگراي خود از نظامهاي مختلف جهاني مديريت استفاده ميكنند. در هر يك از اين نظامهاي مديريت، رضايت گروه خاصي بيش از سايرين مورد توجه قرار گرفته است. اين گروهها ميتوانند مشتريان، كاركنان، صاحبان شركتها و سهامداران، عرضهكنندگان، پيمانكاران، جامعه، گروههاي مستقل و دولت باشند كه به عنوان گروههاي دينفع يا علاقمند شناخته شدهاند. بنابراين اگر قرار باشد رضايت همه گروههاي علاقمند را فراهم كرد، بايد به فعاليتها از جنبههاي مختلف نگاه شود. اين خود مستلزم استقرار نظام مديريت و بهداشت شغلي نيز به عنوان يكي از راههاي جلب رضايت بيشتر
گروههاي علاقمند و پيشگيري از ضرر و زيان است.
بر اساس تعريف، «حادثه» رويداد پيش بيني نشده و ناخوشايندي است كه فعاليتهاي كاري را دچار وقفه كرده و ممكن است با جراحت يا خسارت مالي نيز همراه باشد. برخي از حوادث، موجب بروز خسارات و آسيبهاي انساني، اجتماعي و صنعتي جدي مي شوند كه اين امر از طريق كاهش راندمان كاري، تأثير معني داري بر بهره وري و توليد خواهد داشت و نكته مهمتر، اثرات سوء اجتماعي و به تبع آن اثرات رواني حاصله بر روي نيروي كار مي باشد. در هر صورت تكنيكهاي ايمني نشان داده كه ما مي توانيم حوادث را كنترل نموده و از وقوع آنها پيشگيري كنيم. پيشگيري موفق حادثه، حداقل نياز به چهار اقدام اساسي دارد: 1- مطالعه و بررسي همه جانبه محيط كار 2- تجزيه و تحليل حوادث به وقوع پيوسته 3- تشكيلات كنترل و نظارت 4- اقدامات آموزشي در ادامه به ارائه توضيحات بيشتري در هر مورد مي پردازيم. 1- بررسي همه جانبه محيط كار مطالعه و بررسي از كليه نواحي كاري و عمليات و پروسه توليد جهت شناسايي عوامل ايجاد كننده خطرات، مهمترين اقدام پيشگيرانه، جهت كاهش حوادث ناشي از كار به شمار مي آيد. پس از مطالعه و بررسي و شناخت كامل اين خطرات، اقدامات بعدي شامل ارزيابي و تجزيه و تحليل مخاطرات شغلي مي باشد كه اين تجزيه و تحليل ها، بعنوان روشي براي افزايش دانش پيشگيري از حوادث بكار مي روند. 1- 1– تشخيص و شناسايي خطرات مرحله ابتدايي در پيشگيري از وقوع حادثه، شناسايي خطرات موجود در محيط كار مي باشد. بطور كلي دو نوع خطر در هر محيط كاري موجود است. الف- خطرات آني كه آثار آن بلافاصله قابل مشاهده و ملموس بوده و منجر به بروز حوادث ناشي از كار مي گردد. ب- خطرات آتي كه آثار آن بلافاصله قابل مشاهده نبوده و در نهايت منجر به بروز ما خطرات دسته اول را تحت عنوان خطرات ايمني و خطرات دسته دوم را با عنوان خطرات بهداشتي مي شناسيم. همچنين عوامل ايجاد كننده خطرات نيز شامل موارد ذيل مي باشد: عوامل فيزيكي، شيميايي ، مكانيكي ، فيزيولوژيكي و بيولوژيكي ، ارگونوميكي و عوامل رواني، كه در هر مورد اگر ميزان عامل توليد كننده خطر بيش از حدود مجاز و استاندارد باشد، مشكلات عمده اي در محيط كار بوجود مي آيد. در بحث پيشگيري از وقوع حادثه، شناسايي خطرات ايمني مد نظر مي باشد. در اين مورد مي توان با مطالعه و بررسي از كليه نواحي كاري، مراجعه به گزارشات مربوط به حوادث و يا صدمات ناشي از كار، بررسي عمليات و پروسه توليد و مرور گزارشات مربوط به عملكرد ماشين آلات ، مشورت با كارگران، كارفرمايان و اعضاي كميته هاي بهداشت و ايمني... با محدوده و حوزه خطراتي كه افراد در معرض آنها قرار دارند، آشنا شده و در پيشگيري از وقوع آنها اقدام نمود. همچنين شناسايي خطرات بالقوه محيط كار از اهميت بسياري برخوردار است كه اين امر مبتني بر بررسي ها و مراقبت هاي شغلي و تجزيه و تحليل دقيق خطرات مي باشد. نكته قابل توجه آنست كه در حين شناسايي، بهتر است از موارد جزئي صرفنظر كرده و توجه خود را بر روي خطراتي كه ممكن است منجر به آسيبهاي جدي شوند، متمركز نماييم. بقیه در ادامه مطلب
بيماري هاي شغلي مي گردد.