حوادث ناگواري مانند سيل، زلزله، طوفان، آتش سوزي و غيره علاوه بر خسارت هاي جاني و مالي كه وارد مي كنند معمولا سيلي از احساسات را نيز به همراه دارند. اينكه بازماندگان حادثه چطور با واكنش هاي هيجاني خود كنار مي آيند به ميزان پوشش حمايتي بستگي دارد كه پس از وقوع حادثه كسب مي كنند. بقیه در ادامه مطلب
از جمله احساسات قوي كه در چنين شرايطي مشاهده مي شود عبارت است از:
- وحشت ، خشم ، احساس عدم داشتن كنترل
- بخشش و خيرخواهي نسبت به ديگران
- ياس و نوميدي
- اضطراب ، تشويش و بلاتكليفي
- سردرگمي
- همكاري و كار گروهي
اين گونه احساسات واكنش هاي طبيعي هستند كه در شرايط غيرمعمول بروز مي كنند. نيروي انباشته شده اينگونه واكنش هاي هيجاني پس از گذشت حادثه، اثراتي دارد كه بروز مي كند، زماني كه خستگي،فرسودگي، غم و اندوه، نوميدي و افسردگي رخ مي نمايد، توجه به اين واكنش هاي هيجاني بسيار مهم است.
افراد از اين لحاظ كه برانگيختگي هيجاني تا چه اندازه رفتار آنها را مختل مي كند با هم تفاوت دارند. مشاهده افراد در جريان بحران ها، حاكي از آن است كه حدود ۱۵ درصد افراد در اين موارد رفتار سازمان يافته از خود نشان مي دهند و اكثريت يعني ۷۰ درصد آنان درجات گوناگوني از آشفتگي بروز مي دهند اگرچه قادرند باز هم تا حدي به نحو موثر عمل كنند. ۱۵ درصد باقيمانده چنان آشفته هستند كه قادر به انجام هيچ كاري نيستند. اينگونه افراد ممكن است جيغ زنان به اين سو و آن سو بدوند يا رفتاري كاملا نامناسب و بي هدف نمايان سازند.
در چنين شرايطي مهمترين چيز اين است كه مردم با هم باشند و از همديگر كمك بگيرند. خيلي ها در اين شرايط نياز به كمك دارند و خود نيز قادر به كمك كردن هستند، فقط كافي است كه بفهمند چه بايد بكنند. كسب حمايت و ياري از سوي ديگران اثرات مثبت فراواني در فرآيند از عهده برآمدن و تحمل شدايد در طولاني مدت را دارد.
استرس شغلي نوعي استرس است كه با محيط كاري يا عوامل مرتبط با آن در ارتباط است و زماني رخ ميدهد كه شرايط كاري با اطلاعات ، تواناييها، نيازها و ميل و رغبت فرد مطابقت ندارد و شامل استرس ناشي از نارضايتي شغلي، امنيت شغلي، مشاغل پرتنش و پرخطر است. از جمله مهمترين عوامل ايجاد استرس كاري پايين بودن ميزان آستانه تحمل، عدم پذيرش تفاوتهاي فردي و نيز شيوه سازگاري فرد با شرايط است. همچنين نداشتن مهارت و اطلاعات لازم و انجام كار، عدم تلاش جهت پيشرفت و ارتقاي شغلي، ميانگين حقوق و ارزشيابي و تبعيض ناروا و ناامني شغلي نيز موجب اين نوع استرس ميگردد. استرس شغلي شديد و مداوم و نداشتن ظرفيت كافي پذيرش استرس، منجر به علائمي خواهد شد كه ميتواند شامل اثرات فيزيكي از جمله سردرد، بالا رفتن فشار خون، همچنين حملات قلبي و مشكلات گوارشي و غيره گردد. از علائم رواني و ذهني ميتوان احساس اضطراب، افسردگي، فراموشي و كاهش توجه و تمركز و عدم خلاقيت و افزايش اشتباهات كاري را نام برد و نيز اين نوع استرس بازخوردي در روابط خانوادگي و نيز عملكرد فرد خواهد داشت كه در نهايت موجب افت بهرهوري كاري و در نتيجه كاهش كيفيت، راندمان توليد و سطح سلامت جامعه ميگردد. استرس تنها زماني ميتواند تاثير منفي بگذارد كه انسان به بنبست برسد و باور كند كه ديگر هيچ راهحلي ندارد. اغلب افراد سختگير، تندخو و عصبي بيشتر از افراد آرام و خونسرد تحت تاثير استرس شغلي قرار ميگيرند ولي افراد انعطافپذير ميتوانند خود را با محيط كارشان سازگار كنند و راههايي براي كاهش استرس شغلي بيابند. از جمله اين راهكارها بالا بردن آستانه تحمل و ظرفيت پذيرش پيشنهاد و انتقاد از جانب مديران و ديگر اعضاي سازمان به منظور بازدهي شغلي بالاتر است. از اقدامات مهم ديگر جلوگيري از انجام 2 كار به طور همزمان و انجام وظيفه مربوطه در يك زمان به دليل تمركز بيشتر و داشتن رفتار دوستانه و احترامآميز در محيط كار و استراحت است.
بر اساس تعريف، «حادثه» رويداد پيش بيني نشده و ناخوشايندي است كه فعاليتهاي كاري را دچار وقفه كرده و ممكن است با جراحت يا خسارت مالي نيز همراه باشد. برخي از حوادث، موجب بروز خسارات و آسيبهاي انساني، اجتماعي و صنعتي جدي مي شوند كه اين امر از طريق كاهش راندمان كاري، تأثير معني داري بر بهره وري و توليد خواهد داشت و نكته مهمتر، اثرات سوء اجتماعي و به تبع آن اثرات رواني حاصله بر روي نيروي كار مي باشد. در هر صورت تكنيكهاي ايمني نشان داده كه ما مي توانيم حوادث را كنترل نموده و از وقوع آنها پيشگيري كنيم. پيشگيري موفق حادثه، حداقل نياز به چهار اقدام اساسي دارد: 1- مطالعه و بررسي همه جانبه محيط كار 2- تجزيه و تحليل حوادث به وقوع پيوسته 3- تشكيلات كنترل و نظارت 4- اقدامات آموزشي در ادامه به ارائه توضيحات بيشتري در هر مورد مي پردازيم. 1- بررسي همه جانبه محيط كار مطالعه و بررسي از كليه نواحي كاري و عمليات و پروسه توليد جهت شناسايي عوامل ايجاد كننده خطرات، مهمترين اقدام پيشگيرانه، جهت كاهش حوادث ناشي از كار به شمار مي آيد. پس از مطالعه و بررسي و شناخت كامل اين خطرات، اقدامات بعدي شامل ارزيابي و تجزيه و تحليل مخاطرات شغلي مي باشد كه اين تجزيه و تحليل ها، بعنوان روشي براي افزايش دانش پيشگيري از حوادث بكار مي روند. 1- 1– تشخيص و شناسايي خطرات مرحله ابتدايي در پيشگيري از وقوع حادثه، شناسايي خطرات موجود در محيط كار مي باشد. بطور كلي دو نوع خطر در هر محيط كاري موجود است. الف- خطرات آني كه آثار آن بلافاصله قابل مشاهده و ملموس بوده و منجر به بروز حوادث ناشي از كار مي گردد. ب- خطرات آتي كه آثار آن بلافاصله قابل مشاهده نبوده و در نهايت منجر به بروز ما خطرات دسته اول را تحت عنوان خطرات ايمني و خطرات دسته دوم را با عنوان خطرات بهداشتي مي شناسيم. همچنين عوامل ايجاد كننده خطرات نيز شامل موارد ذيل مي باشد: عوامل فيزيكي، شيميايي ، مكانيكي ، فيزيولوژيكي و بيولوژيكي ، ارگونوميكي و عوامل رواني، كه در هر مورد اگر ميزان عامل توليد كننده خطر بيش از حدود مجاز و استاندارد باشد، مشكلات عمده اي در محيط كار بوجود مي آيد. در بحث پيشگيري از وقوع حادثه، شناسايي خطرات ايمني مد نظر مي باشد. در اين مورد مي توان با مطالعه و بررسي از كليه نواحي كاري، مراجعه به گزارشات مربوط به حوادث و يا صدمات ناشي از كار، بررسي عمليات و پروسه توليد و مرور گزارشات مربوط به عملكرد ماشين آلات ، مشورت با كارگران، كارفرمايان و اعضاي كميته هاي بهداشت و ايمني... با محدوده و حوزه خطراتي كه افراد در معرض آنها قرار دارند، آشنا شده و در پيشگيري از وقوع آنها اقدام نمود. همچنين شناسايي خطرات بالقوه محيط كار از اهميت بسياري برخوردار است كه اين امر مبتني بر بررسي ها و مراقبت هاي شغلي و تجزيه و تحليل دقيق خطرات مي باشد. نكته قابل توجه آنست كه در حين شناسايي، بهتر است از موارد جزئي صرفنظر كرده و توجه خود را بر روي خطراتي كه ممكن است منجر به آسيبهاي جدي شوند، متمركز نماييم. بقیه در ادامه مطلب
بيماري هاي شغلي مي گردد.