هواي پاك مايه شادماني زندگي بشري است كه نياز به آن بيش از نياز به غذا و آب مي باشد. صنعت مدرن امروز، باعث توليد گازها و ذرات زيادي مي شود كه هواي آزاد را آلوده مي كنند. در گذشته زغال در صنعت باعث توليد دي اكسيد گوگرد زيادي مي شد، ولي امروز به دليل محتويات كم گوگرد در زغال، سوخت آن مشكلات زيادي توليد نمي كند ولي وسايل نقليه موتوري مشكل اساسي هستند كه دي اكسيد نيتروژن و ذرات آلي غير قابل تجزيه توليد مي كنند كه تحت اثر اشعه خورشيد به ازن تبديل مي شود كه مهمترين آلوده كننده هوا مي باشد. گاز دي اكسيد نيتروژن ( NO2 ) هوا را به رنگ قهوه اي در مي آورد و اين وضعيتي است كه بسياري از شهرها در فصل تابستان با آن مواجه هستند . ذرات ريز كه در اثر سوخت موتورهاي بنزيني و گردوغبار جاده اي، دود حاصل آتش سوزي و گرده هاي گياهان توليد مي شود عامل آلودگي هوا در روزهاي زمستاني است . بقیه در ادامه مطلب
تعريف آلودگي هوا:
آلودگي هوا يعني افزايش ميزان گازهاي سمي و ذرات ريز جامد و مايع در هوا در غلظت هايي كه تهديد كننده سلامتي هستند .
منابع آلودگي هوا:
مهمترين منابع آلودگي هوا عبارتند از :
1- وسايل نقليه
2- كارخانجات صنعتي
3- دود ناشي از آتش سوزي
4- گرده هاي گياهان
5- طوفانهاي شن و ماسه روان
6- طوفان ،گردوغبارو فعاليت آتشفشانها و آتش سوزي جنگل
مهمترين آلوده كننده هوا :
جداسازي مواد مختلف از يكديگر در آزمايشگاههاي شيمي و به ويژه بيوشيمي همواره يكي از دغدغههاي مهم پژوهشگران بوده است. امروزه كروماتوگرافي به عنوان يكي از پر كاربردترين روشهاي جداسازي و تخليص مواد مورد نظر، از ميان اجزاي بيشمار يك نمونه شناخته شده است. فرايند كروماتوگرافي روشي است براي جداسازي اجزاي يك مخلوط، به وسيله پخش اين اجزا در بين فازهاي متحرك و ساكن، در طول زمان. عبارت كروماتوگرافي از دو واژه كروما، به معناي <رنگ> و گرافين به معني <نوشتن> گرفته شده است. بقیه در ادامه مطلب+ عکس ها
از مزاياي اين روش ميتوان به كوتاهي زمان جداسازي و هزينه پايين اشاره كرد. همچنين، مقدار نمونه لازم براي جداسازي در اين فرايند، در مقايسه با ساير روشها كمتر است. اين روش براي نخستين بار در سال 1903، توسط ميخائيل سوئت، به منظور جداسازي رنگدانههاي گياهي درون يك ستون آهكي مورد استفاده قرار گرفت و در طول سالهاي 1937 تا 1972 پيشرفت چشمگيري داشت؛ به گونهاي كه توسعه روشهاي آن در سال 1954، جايزه نوبل را براي مارتين و سينگ به ارمغان آورد.
كروماتوگرافي در واقع روشي فيزيكي به منظور جداسازي است، كه در آن مواد مورد نظر براي تفكيك ، محيطي بيحركت پخش ميشوند. اين فاز بيحركت، به <فاز ساكن> معروف است؛ در حاليكه فاز ديگر، يعني <فاز متحرك>، در امتداد يك مسير معين جاري ميشود. فاز متحرك، در واقع همان حلال و فاز ساكن شامل ستونهايي حاوي ماده مورد تجزيه است. فرايند كروماتوگرافي در اثر اختلاف ميان ضريبهاي پخش هر يك از اجزاي نمونه در ميان اين دو فاز اتفاق ميافتد.
قدم اول- تعيين اينكه چرا شما نياز داريد كه از هوا نمونه برداري كنيد. بقیه در ادامه مطلب
اجازه دهيد تا مروري داشته باشيم كه:
چرا نوعاً بايد نمونه برداري از هوا را انجام دهيم
دلائل انجام نمونه برداري از هوااطمينان حاصل نمودن ازتطبيق با استانداردها ومقررات
شامل هر دواستاندارهاي شغلي و محيطي اطمينان حاصل نمودن از باروري نيروي كار
• توأم ساختن نمونه برداري هوا با ارتباط مؤثر و اقدامات كنترلي مي تواند سلامت كارگر را تأمين نمايد و موجب دلگرمي كاركنان گردد.
• كارگران سالم و شاد افراد فعال تر و مولدتري هستند
انتخاب وسايل حفاظت فردي مناسب
• وسايل قرائت مستقيم امكان انتخاب وسايل حفاظت فردي در كارگاه را فراهم مي كنند
• با مروري بر پايگاه اطلاعاتي تاريخچة سطوح مواجهه ها امكان انتخاب وسايل حفاظت فردي براي انجام وظايفي كه ممكن است در آينده وجود داشته باشد فراهم مي گردد
ميزان مؤثر بودن روش هاي كنترل مهندسي را مورد ارزشيابي قرار دهيد
• كاهش ميزان مواجهه هايي كه از طريق سيستم هاي تهويه, اسكرابرها و يا ساير وسايل وجود دارد ثبت كنيد.
• OSHA كارفرمرمايان را ملزم به كنترل مواجهه ها از طريق كنترل هاي مهندسي يا كنترل نحوة انجام كار در صورت عملي بودن مي داند
به كارگران اهميت كار ايمن را آموزش دهيد.
سردردهاي شغلي عمدتاً دو نوعند : بقیه در ادامه مطلب
1- سردرد حاد عصبي
2- سردرد مزمن
مواجهه با مواد شيميايي از طريق كاهش اكسيژن بدن و يا زيادي CO2 در خون باعث گشادي عروق شده و سردرد حاد ايجاد مي كند.
علاوه بر نوع حاد، انواع سردردهاي مزمن هم مثل ميگرن مشاهده شده است. اين سردردها به صورت حملات ناگهاني و با علائم اوليه اختلال در بينايي و علائم عصبي ديگر آغاز ميگردند.
تشخيص سردردهاي شغلي و غير شغلي :
هنگام برخورد با يك فرد دچار سردرد بايد موارد ذيل به دقت مورد بررسي قرار گيرد :
•چگونگي شروع سردرد
•محل درد
•نوع مواردي كه فرد با آنها در ارتباط است
•دفعات بروز سردرد
•سوابق خانوادگي
راهكار خاصي براي تشخيص سردردهاي شغلي وجود ندارد اما مي توان با استفاده از سوابق سردرد در فرد، معاينه دقيق ( در صورت نياز عكسبرداري )، مطالعه آينده نگر و بررسي تغييرات هنگام حذف مواجهه فرد با مواد آلاينده، در خصوص ارتباط شغل با سردرد اظهار نظر كرد.
از عواملي كه مي توانند سردردغيرشغلي ايجاد كنند مي توان به موارد زير اشاره كرد:
بر اساس تعريف، «حادثه» رويداد پيش بيني نشده و ناخوشايندي است كه فعاليتهاي كاري را دچار وقفه كرده و ممكن است با جراحت يا خسارت مالي نيز همراه باشد. برخي از حوادث، موجب بروز خسارات و آسيبهاي انساني، اجتماعي و صنعتي جدي مي شوند كه اين امر از طريق كاهش راندمان كاري، تأثير معني داري بر بهره وري و توليد خواهد داشت و نكته مهمتر، اثرات سوء اجتماعي و به تبع آن اثرات رواني حاصله بر روي نيروي كار مي باشد. در هر صورت تكنيكهاي ايمني نشان داده كه ما مي توانيم حوادث را كنترل نموده و از وقوع آنها پيشگيري كنيم. پيشگيري موفق حادثه، حداقل نياز به چهار اقدام اساسي دارد: 1- مطالعه و بررسي همه جانبه محيط كار 2- تجزيه و تحليل حوادث به وقوع پيوسته 3- تشكيلات كنترل و نظارت 4- اقدامات آموزشي در ادامه به ارائه توضيحات بيشتري در هر مورد مي پردازيم. 1- بررسي همه جانبه محيط كار مطالعه و بررسي از كليه نواحي كاري و عمليات و پروسه توليد جهت شناسايي عوامل ايجاد كننده خطرات، مهمترين اقدام پيشگيرانه، جهت كاهش حوادث ناشي از كار به شمار مي آيد. پس از مطالعه و بررسي و شناخت كامل اين خطرات، اقدامات بعدي شامل ارزيابي و تجزيه و تحليل مخاطرات شغلي مي باشد كه اين تجزيه و تحليل ها، بعنوان روشي براي افزايش دانش پيشگيري از حوادث بكار مي روند. 1- 1– تشخيص و شناسايي خطرات مرحله ابتدايي در پيشگيري از وقوع حادثه، شناسايي خطرات موجود در محيط كار مي باشد. بطور كلي دو نوع خطر در هر محيط كاري موجود است. الف- خطرات آني كه آثار آن بلافاصله قابل مشاهده و ملموس بوده و منجر به بروز حوادث ناشي از كار مي گردد. ب- خطرات آتي كه آثار آن بلافاصله قابل مشاهده نبوده و در نهايت منجر به بروز ما خطرات دسته اول را تحت عنوان خطرات ايمني و خطرات دسته دوم را با عنوان خطرات بهداشتي مي شناسيم. همچنين عوامل ايجاد كننده خطرات نيز شامل موارد ذيل مي باشد: عوامل فيزيكي، شيميايي ، مكانيكي ، فيزيولوژيكي و بيولوژيكي ، ارگونوميكي و عوامل رواني، كه در هر مورد اگر ميزان عامل توليد كننده خطر بيش از حدود مجاز و استاندارد باشد، مشكلات عمده اي در محيط كار بوجود مي آيد. در بحث پيشگيري از وقوع حادثه، شناسايي خطرات ايمني مد نظر مي باشد. در اين مورد مي توان با مطالعه و بررسي از كليه نواحي كاري، مراجعه به گزارشات مربوط به حوادث و يا صدمات ناشي از كار، بررسي عمليات و پروسه توليد و مرور گزارشات مربوط به عملكرد ماشين آلات ، مشورت با كارگران، كارفرمايان و اعضاي كميته هاي بهداشت و ايمني... با محدوده و حوزه خطراتي كه افراد در معرض آنها قرار دارند، آشنا شده و در پيشگيري از وقوع آنها اقدام نمود. همچنين شناسايي خطرات بالقوه محيط كار از اهميت بسياري برخوردار است كه اين امر مبتني بر بررسي ها و مراقبت هاي شغلي و تجزيه و تحليل دقيق خطرات مي باشد. نكته قابل توجه آنست كه در حين شناسايي، بهتر است از موارد جزئي صرفنظر كرده و توجه خود را بر روي خطراتي كه ممكن است منجر به آسيبهاي جدي شوند، متمركز نماييم. بقیه در ادامه مطلب
بيماري هاي شغلي مي گردد.